Перейти в канал

قســـــم به عشـــــق

94
خودشو برسونه. دست راستمو روی دستش گذاشتم و عین مگسی که از خودم کنار بزنم دستش رو کنار زدم. زمزمه کردم: نه میخوام خودتو ببینم نه محسن جانت رو همین! آدم بیشعور، بیشعوره. تحصیل کردشم میشه تحصیل کرده بیشعور که خودت باشی همین! ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌ ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌ ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ باشد ، برو ، نیاز به این قیل و قال نیست دیگر برای ماندنت اینجا مجال نیست دل کندم از دلی که خودم پرورانده ام چون سهم باغبان بخدا سیب کال نیست می خواهم از خدا بشوی پاک از دلم این آرزو اگر چه زیاد است،محال نیست با اینکه ریشه در دل من داشتی ولی این زندگی بدون تو رو به زوال نیست من زاده ی "دِی ام " نَهَراسم ز دست سرد در من بهار سبزترین فصل سال نیست دیگر تو را به خاطره دادم ،سفر بخیر این را یقین بدان و بدان احتمال نیست بر تو حلال عمر هدر رفته ای که سوخت اما دلی که سوخت به قرآن حلال نیست #کمال_جعفری_امامزاده https://t.me/joinchat/AAAAAFKIdMqZtGCzD2CV4w 🔥🔥🔥☄☄☄☄☄☄☄☄☄☄☄☄ هشدار و اخطار: نشر رمانهای کانال با نام نویسنده یا فایل کردن آنها به هیچ عنوان...... به هیچ عنوان جایز نیست وگرنه رسما و بدون استثنا پیگرد قانونی خواهد داشت. تمامی رمانها هم در وزارت ارشاد ثبت شده در انتظار گرفتن مجوز برای چاپ هستند.🔥🔥🔥