98
لاله دیدم روی زیبای توأم آمد به یاد
شعله دیدم سرکشیهای توام آمد به یاد
سوسن و گل آسمانی مجلسی آراستند
روی و موی مجلسآرای توأم آمد به یاد
بود لرزان شعله شمعی در آغوش نسیم
لرزش زلف سَمنسای توأم آمد به یاد
در چمن پروانهای آمد ولی ننشسته رفت
با حریفان قهر بیجای توأم آمد به یاد
از بر صید افکنی آهوی سرمستی رمید
اجتناب رغبتافزای توأم آمد به یاد
پای سروی جویباری زاری از حد برده بود
هایهای گریه در پای توأم آمد به یاد
شهر پرهنگامه از دیوانهای دیدم رهی
از تو و دیوانگیهای توأم آمد به یاد