Перейти в канал

متن فرمایشات

68
✏متن فرمایشات: 5957 99-12-12 🔴۱- نگاه به شکل‌گیری شیطان موجب رشد عقاید توحیدی اصیل می‌شود. ۲- صبر کردند و سلامتی نیامد؛ عقبه انسان نیکوست اما به سن بشر قد نمی‌دهد! --------------------------------------------------- درس اول: 🟡نگاه به شکل‌گیری شیطان موجب رشد عقاید توحیدی اصیل می‌شود. - «قالَ فَاهْبِطْ مِنْها فَما يَكُونُ لَكَ اَنْ تَتَكَبَّرَ فِيها فَاخْرُجْ اِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ». - «قالَ اَنْظِرْنِي اِلى‌ يَوْمِ يُبْعَثُونَ». - «قالَ اِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ». - «قَالَ فَبِمَا اَغْوَيْتَنِي لَاَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ». - «ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ اَيْديهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ اَيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ اَكْثَرَهُمْ شاكِرينَ». - «قالَ اخْرُجْ مِنْها مَذْؤُماً مَدْحُوراً لَمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَاَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكُمْ اَجْمَعينَ». 📗آیات ١٣ تا ١٨ سوره اعراف است. مبحث قرآنی داریم با توجه به شرایطی که حق می‌دهد تا خودتفسیر باشیم. 🔻«قالَ» الله گفت، «فَاهْبِطْ» فرو شو. هبوط از بالا به پایین است. «مِنْها» معلوم می‌شود که ابلیس در مقامات فوقانی قرار داشته که از آنجا بیرونش کردند. 🔻ما به یک استدلالاتی رسیدیم که بهشتِ آدم در همین کرهٔ خاکی بوده ولی اینجا مقام شیطان را آنگونه تعريف می‌کند که «فَاهْبِطْ» از بالا بیا پایین. بالا بوده، پیش ملائک! 🔻«فَما يَكُونُ لَكَ اَنْ تَتَكَبَّرَ فِيها فَاخْرُجْ اِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ» می‌گوید چون تکبّر کردی در برابر من، ما هم تو را کوچک کردیم. می‌گوید حرف حرفِ من بوده، تو چرا اِدعایت شده است؟ ادعای ابلیس چه بود؟ «اَنَا خَيْرٌ مِنْهُ» من خیر بودم. ➖اینجا یک معنای آن این است که بهتر از او بودم یعنی بهتر از آدم بودم. ➖یک معنایش این بود که اصلاً خیر بوده، جزء اسماءِ حُسنی بوده، کتکش را برای این خورده؛ «خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ» مرا از آتش آفریدی و آدم را از خاک و گِل آفریدی. اینجا یک چیزی به نظر آدم می‌رسد خیلی ظریف است، میلیاردها نفر خوانده‌اند و رفته‌اند اما من دست تو را گرفته‌ام نگه‌ات می‌دارم و جاهای حساس را تلسکوپ می‌گذارم ببین! 🔻ببینید می‌گوید که «خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ» مرا از آتش آفریدی. آن که موسی را مبعوث به رسالت کرد چه بود؟ آیا نار نبود؟ ها؟ از وسط بیابان، شب‌هنگام، نگاه به اطراف می‌کرد هم حیوانات درنده بود، هم گرسنه بود، هم تشنه بود، هم زن و بچه‌اش همراهش بود و هم گوسفندانش بود، یک دفعه از دور و روی کوه طور آتش دید و خانواده‌اش را گذاشت حرکت کرد آمد، دید یک درختی است که آتش به بیرون می‌دهد. شاید به این علت است که زرتشتی‌ها آتش را معبود خود می‌بینند، شاید به همین موضوع موسی برگردد چون همهٔ این ادیان از روی همدیگر کپی گرفتند و هیچ‌ کس نیامده حرف تازه بزند، هر کدام هم تئوری‌ها و فرضیه‌هایشان به درد طرفدارانشان می‌خورد، این یکی طرفدار قبول نمی‌کند، او این را کافر می‌داند و این او را کافر می‌داند. جالب است ها! 🔻خب پس چه شد؟ شیطان از آتش است، آتش بر خاک تفوّق دارد زیرا که خاک را با گِل آلوده می‌کنی و می‌خواهی آجر درست کنی می‌گذاری داخل آتش که خودش را بگیرد. 🟢آیه بعدی: «قالَ اَنْظِرْنِي اِلى‌ يَوْمِ يُبْعَثُونَ» گفت مرا تا روز قیامت مهلت بده. این هم جالب است؛ رجال ظهوری را مهلت نداده که کار را اصلاحات کنند، اینهایی که مخبرین خدا بودند اکثراً در عنفوان جوانی از بین رفتند کشته شدند بعد شیطان باقی مانده است. این را چطوری حلش می‌کنی؟ این جدول را می‌توانی حل کنی؟ 🔹«اَنْظِرْنِي اِلى‌ يَوْمِ يُبْعَثُونَ» تا روز قیامت! معلوم می‌شود قدرت این بیشتر از او است، حق داشت که آنجا گفته بود «أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ»، برای اینکه این سفراء آسمانی می‌آمدند و می‌رفتند، پیغمبر خاتم هم همینطور، شصت و سه سال عمر کرد و پیغمبری نداشتیم که سنش از صد گذشته باشد. 🟠آیه ۱۵: «قالَ اِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ» گفت باشد، تو هستی از مهلت یافتگان. باز اینجا یک مسئله مطرح می‌شود که اگر خدا خداست که به حرف بنده گوش نمی‌دهد و اگر خدا دحیة ابن خلیفه کلبی است، این یک حرفی! 🔹یکی از اسامی خدا چیست؟ متکبّر است. متکبّر در لسان فارسی یعنی خودخواه، از خودراضی، خودپسند، خودمحور، همهٔ اینها برای خدا هست یعنی از کسی خط نمی‌گیرد، اصلاً تو در فارسی می‌گویی خدا، «خود آ» یعنی استقلالِ تمام و بی‌نیازی از مخلوق. 🔹حالا اینجا چطور شد؟ حاجت تو را نمی‌دهد که «ادْعُونِي اَسْتَجِبْ لَكُمْ» بعد حاجت این ابلیس را که می‌خواهد بیاید بین بنده و خالقش جدایی بیندازد را می‌دهد. خیلی عجیب و غریب است ها! 🟣آیه ۱۶: