Перейти в канал

متن فرمایشات

64
به لطفت در پی اسرار راه است ➖➖➖➖➖ بیا تا گرد یکدیگر بگردیم 🔹- همه همراهیم، همسفریم! بیا تا گرد یکدیگر بگردیم که از سوز نِی و نی‌ها بچرخیم روَم از خانهٔ تو 🔹- بیا با او قهر کن؛ روَم از خانهٔ تو گذر کردم از این وعدگهِ تو ➖➖➖➖➖ می‌پرستم هو که غیر از او ندارم می‌رسم بر کوی معبودم که احوالی ندارم ➖➖➖➖➖ رسد آدمی به جائی که وفور الحیَل است 🔹- می‌گوید «رسد آدمی به جایی که به غیر از خدا ندارد»، حالا حرف ما این است. - قدم به قدم حیله، نیرنگ، کلاهبرداری و جیب‌بری. رسد آدمی به جائی که وفور الحیَل است از ندانم نرود، چونکه قفس در قفس است گیر کردم بین دیوار و درِ عصر حجر 🔹- می‌گویند عصر حجر مربوط به هزاره‌های قبل بوده ولی برای ما عصر حجر است، حجر یعنی سنگ، کوه. گیر کردم بین دیوار و درِ عصر حجر خوانده‌ام ربّم، نیامد جز ضرر 🔹- نمی دانم ما باید گریه کنیم یا خدا؟ آنکه مقصر است خداست، آنکه ما را بین در و دیوار له کرده خداست. ➖➖➖➖➖ همه هست پرس و جویم ز ضیاءِ این بروجت چه کمی بداده بر تو نظری به بارگاهت 🔹- مگر چیزی از تو کم‌ می‌شود؟ این همه وعده برای بهشت و بهشتی دادی اگر یک قطره‌ از آن را اینجا در کرهٔ خاکی پیاده کنی کل این سرزمین ماده و خاک، گلستان می‌شود. چه کمی بداده بر تو 🔹- چی از تو کم می‌شود؟ ➖➖➖➖➖ روز مرد است، بگو مرد کجاست؟ 🔹- اصطلاحات روزمرّهٔ مردم است می‌گوید «اگر مرد هستی پای امضایت بایست، اگر مردی بیا من را بزن، مرد نیستیم اگر این کار را نکنیم.» روز مرد است بگو مرد کجاست سختی زندگیت، یار کجاست مرد اگر مرد است کو نام و نشان در بیابانش دهد نورِ عیان چون علیِّ مرتضی آمد پدید پس بیابانت به گُل آید عدید شهر عشق است و همه در گذرند بی وفایان را بگو در حرجند 🔹- مردم به بدبختی و بیچارگی عادت کرده‌اند، اگر از این کُره خارج بشوند به فضا بروند، پایین را نگاه کنند وحشت می‌کنند. 🔹- مریض است ولی حالی‌اش نیست که مریض است، جالب اینجاست که دکتر می‌گوید مریضی، می‌گوید سالمم! بیا ای همسفر تا ره بگیریم بسانِ بلبلی، طارق بگیریم شهودم آمده قدر بد تو به هر دم می‌زنم، ضجّه بر تو بسوزد این دل آشفتهٔ من خروشد از نهان این نالهٔ من ➖➖➖➖➖ تا هستم و هست انتظار است تا بوده و بود، سر به دار است تا این گُل نو، شکفته گردد غیبت عیب از دلِ او، رها نگردد منم بازیچهٔ دست مقادیر که افتاده به قلبم، لرز هر تیر 🔹- رقمی زدی برای بشر که در جنگل نزدی! وحوش از ما امنیتشان بیشتر است. 🔹- حالا همه باهم بگوییم: بارالها این من و این سفره‌ام این نفسهای درونِ خفته‌ام 🔹- فرق ما و اهل قبور چیست؟ آنها نفس نمی‌کِشند پوسیده می‌شوند خاک می‌شوند، ما نفس داریم و همین حالات را داریم. ای عزیزا، رأفتی کن حال من کز درونم، آیدم این سوز من ➖➖➖➖➖ یا هو الحَی، این من و این زار من 🔹- تجدید بیعت کنید با آن قدرتمدار کُل که سر هر کوچه‌ و خیابانی یک تابلو گذاشته نوشته «هو»! یا هو الحَی این من و این زار من می‌دهد هر دم نفیر بخت من ای به جانم نور و هم امّیدِ من از چه اینگونه شده اخبار من ➖➖➖➖➖ از علی آموز تعقیب ظهور تا که ظهرت آید از ظلمت به دور از ولیِّ آسمانی هی طلب منبع ز نور می‌کِشد او منتظر را در وفور چون ولادت یافت قاتل بهرِ او از نِی و نی‌ها بسازد یک اتاقی بهرِ هو 🔹- هم در خلوت می‌گوییم ‌«یا هو»، هم در جمع می‌گوییم! هر که را بینی، یه نالان گریه است از عذاب نازله، دین‌پاره است 🔹- مگر در جهنّم آدم دین دارد؟ جهنمی‌ها به جرم دین نداری و دین ستیزیشان در دوزخ هستند، ما چه؟ مردم چرا در این دوزخ گیر کرده‌اند و در این اسفل‌السافلین زندگی می‌کنند؟ ➖➖➖➖➖ ای رفیقان اسیرم، حق کجاست؟ این همه جنجال دینی، در چه جاست ما همه در زیرِ پرچم خفته‌ایم از فجور عصر غیبت خسته‌ایم 🔹- آرم این پرچم: - خط اول؛ «وَعْدَ اللهِ لَا يُخْلِفُ اللهُ وَعْدَهُ» - خط دوم؛ «اَتی أَمْرُ اللهِ» - خط سوم؛ «اِنْتَظِرُوا» - خط چهارم؛ «توکّل، فَتَوَّکل»! ➖➖➖➖➖ ازین بشکسته بال و پَر چه می‌خواهی؟ 🔹- صدایت را به او برسان، الان از طریق طارق راهروهایی به ذات مقدّس باز شده! ازین بشکسته بال و پر چه می‌خواهی؟ که هر روزش به افغان سر شده، گویی چه خواهی؟ این «اَعِدّو» را به زاری برده‌ای، با من چه کردی به هر ساعت دم از لا یُخلفت دادی، چه دیدی؟ 🔹- «اِنَّ اللهَ لا يُخْلِفُ الْمِيعادَ» خدانگهدار #شعر #توسل