60
- «محمّدُ بْنُ عُمَرِ بْنِ عَبدِالعزیزِ کشِّی فِی کِتاب الرّجالِ عَنْ مُحَمَّدُ بْنُ قُولَوَيْهِ وَ الْحُسَيْنُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ بُنْدَارَ جَمیعاً عَنْ سَعْدُ بْنُ عبدالله عَنْ مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ فِی حَدیثٍ قَالَ أَتِیْتُ الْعِرَاقَ فَوَجَدْتُ بِهَا قِطْعَةً مِنْ اَصْحَابِ اَبِي جَعْفَرٍ وَ وَجَدْتُ اَصْحَابَ اَبِي عَبْدِ اللهِ علیه السلام مُتَوَافِرِينَ فَسَمِعْتُ مِنْهُمْ واجِداً واحِداً وَ أَخَذْتُ كُتُبَهُمْ فَعَرَضْتُهَا بَعْدُ عَلَى الرِّضَا فَاَنْكَرَ مِنْهَا اَحَادِيثَ».
📚کتاب رجال کَشّی صفحه ۱۹۵، کتاب وسایل الشیعه جلد ۲۷ صفحه ۹۹، کتاب بحارالانوار جلد ۲ صفحه ۲۵۰ است.
✍راوی، کتاب رجال کَشّی است از قول «يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ» که اینطوری سلسله روات را نقل میکند:
محمد بن عمر فرزند عبدالعزیز کَشّی در کتاب الرجال (کتاب را نوشته و مردان مهم تاریخ را جمعآوری کرده) از «مُحَمَّدُ بْنُ قُولَوَيْهِ وَ الْحُسَيْنُ بْنُ الْحَسَنِ» یکی از فرزندان امام حسن، «بن بُنْدَارَ» فرزند بُندار، «جَمیعاً عَنْ سَعْدُ بْنُ عبدالله» همه اینها از سعد ابن عبدالله نقل کردند، «عَنْ مُحَمَّدُ ابْنُ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ»، از یونس فرزند عبدالرحمن در حدیث. آخرین کسی که حدیث را به امیرالمؤمنین رسانده یونس ابن عبدالرحمان است.
خب امیر ما چه گفته است؟
♻️«فِی حَدیثٍ قَالَ أَتِیْتُ الْعِرَاقَ فَوَجَدْتُ بِهَا قِطْعَةً مِنْ اَصْحَابِ اَبِي جَعْفَرٍ» میگوید برای ما سخن گفت شعبهای، قطعه و بخشی از حواریون امام باقر، «وَ وَجَدْتُ اَصْحَابَ اَبِي عَبْدِاللهِ مُتَوَافِرِينَ فَسَمِعْتُ مِنْهُمْ» گفت اینها احادیث را تقسیم کردند حفظ کردند «واجِداً واحِداً وَ أَخَذْتُ كُتُبَهُمْ فَعَرَضْتُهَا بَعْدُ عَلَى الرِّضَا (ع) فَاَنْكَرَ مِنْهَا اَحَادِيثَ».
گفت داستان از این قرار است که پیش امام رضا آمدم و احادیث اجدادش را نشانش دادم، وی اکثر آن احادیث را تکذیب کرد!
♻️پس چه میشود؟ این برای محاجه است ها! آخر و عاقبت ما چه شد؟ نه سنّی شدیم و نه شیعه! سنّی این اراجیف را به پیغمبر بست، شیعه هم که یک امام آمد و تمام گفتههای امام قبل را تخطئه کرد.
♻️امام رضا گفت: «اینها احادیثی است که از آنها صادر نشده»، در حالیکه این اصحابِ روایت را که شمردم همهٔ آنها متصل به امام کردند؛ اینجا در این درس امام باقر و همینطور بالاتر، امام صادق. راوی میگوید: امام رضا «انکار کرد»!
♻️ببینید وقتی «انکار میکند» یعنی اصل آن بر باد است برای همین میگویند «اَلآیَه قَطْعِی الصُدُور وَ ظَنِّیُ الدِّلَالَه»! راهنمایی قرآن در بن بست است، هیچ کس راهنمایی نشد و برعکسش حدیث وَالرِّوایَه است که «ظَنِّیُ الصُدور وَ قَطعِیُ الدِلَالَه» است. حالا آیا دلالت و راهنمایی حدیث قطعی است؟ بله، اما «ظَنِّیُ الصُدور» است.
♻️حالا شما نگاه کن ببین اگر یک حدیث را رد کنی به آن یکی بدبین میشوی! آدم وقتی یک بیماری میگیرد میترسد تمام بدنش را فرا بگیرد. الان این شخص آمده و جامع احادیث را تا به علی مرتضی برسد پیش امام رضا آورده و با خوشحالی میگوید «الان امام رضا میگوید احسنت»، امام رضا گفت اینها را بریز دور!
--------------------------------------------------
دم به دم من از فشارت نالهها دارم بسی
روز و شب از این تباهی غصّهها دارم بسی
پروردگارم تویی
هم کس و کارم تویی
تو تکیه گاهِ منی
چراغ راهِ منی
بودی چراغِ قلب من
رفتی ز این نیزار من
تاریک شد احوالِ من
منزل شده یک گور من
ای من فدای لطف تو
آتش زدی بر عبد تو
راهی نمانده غیر تو
فریادخواهی میکنم با یاد تو
➖➖➖➖➖
در ماه رجب، سیل ز انعام بیاید
🔹- قاعده و ترکیبش را میگویم، چیزی که گفتهاند «رجبُ الخیر» در رجب خیر میبارد. آیا فقر خیر است؟ آیا بیماری، تهدید و بیچارگی خیر است؟
در ماه رجب، سیل ز انعام بیاید
از هر طرفی، میل به ارحام بیاید
🔹- رحِم ما کیست؟ میگویند ذو رحم، مگر خدا نگفت «اَلنَّاسُ عَیالُ الله»؟ ما رحِم خدا میشویم دیگر! تا حالا خانهٔ فامیلت رفتی با گوشتکوب به جانت بیفتد؟ با قندشکن بر سرت بزند؟ این بداء و بیتوجهی خدا از آنها بدتر است. آنها یک جا را زخم میکند اما این همهٔ وجود را به آتش میکشد!
لٰکن چو به شهر آن در آیی
از زیر فشار غم کر آیی
🔹- برای چه گوش سنگین میشود؟ گاهی میگویند «سکتهٔ گوش»، گاهی میگویند «گوش جرم گرفته»، اینها همه نیست بلکه صدای حقطلبانه به گوشها نمیرسد!
➖➖➖➖➖
بیاد تو ای یاد تو جاودانی
که روحم پر و بال دارد جنانی
شرایع با فجایع گشته همراه
مناسک مردمان را کرده گمراه