Перейти в канал

متن فرمایشات

69
✏متن فرمایشات: 5956 99-12-10 🔴۱- با روایات مندرجه در کتب شیعه و سنّی به یک جمع‌بندی منفی و مخربی در حوزهٔ الهیات می‌رسیم. ۲- وقتی که تقیّه حاکم بر شریعت می‌شود تضادها در پاسخگویی رجال ظهوری علنی می‌گردد. -------------------------------------------------- درس اول: 🟢با روایات مندرجه در کتب معتبر شیعه و سنی به یک جمع‌بندی منفی و مخربی در حوزهٔ الهیات می‌رسیم. - «محمّد ابْنُ عَلِيّ ابْنُ محبوب عَنْ یَعقُوب ابْنُ یَزید عَنْ ابْنُ اَبِی عُمَیر عَنْ عُمَر ابْنُ اُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ اَبَا جَعْفَرٍ يَقُولُ كَانَ الْحُسَيْنُ ابْنُ عَلِيٍّ يَتَمَسَّحُ مِنَ الْغَائِطِ بِالْكُرْسُفِ وَ لَا يَغْسِلُ». 📚کتاب تهذیب الاحکام جلد ١ صفحه ٣۵۴، کتاب وسائل الشیعه جلد ١ صفحه ٣۵٨، کتاب وافی جلد ۶ صفحه ١٣١، کتاب ابوداود جلد ١ صفحه ٢٣٨، کتاب طبرانی جلد ٢ صفحه ٣١٣ است. ✍محمد ابن علی ابن محبوب از یعقوب ابن یزید از ابن ابی عمیر از عمر ابن اذينه از زراره که از خواص اصحاب امام صادق و امام کاظم و امام باقر بود. 🔹«قَالَ سَمِعْتُ اَبَا جَعْفَرٍ» گفت شنیدم از امام باقر «يَقُولُ كَانَ الْحُسَيْنُ ابْنُ عَلِيٍّ يَتَمَسَّحُ مِنَ الْغَائِطِ بِالْكُرْسُفِ وَ لَا يَغْسِلُ» می‌گوید که امام حسین بعد از دفع فضولات، خودش را نمی‌شست و فقط مقداری پارچه یا پنبه به محلّ خروج غائط می‌مالید. هم مآخذ شیعه است و هم سنّی است، نه این طرفی‌ها می‌توانند رد کنند و نه آن طرفی‌ها! 🔹دینی که می‌گوید «اَلنَّظَافَةُ مِنَ الْاِيمَانِ»، نگهبان این دین رجال ظهوری هستند و یکی از آنها امام حسین است، حالا این کار را می‌کرده شاید یک دلیلی داشته باشد ولی مسئله مهم این است که از کجا دیدند؟ مگر در مستراح کسی همراهش می‌رود؟ یا فتوا داده که «این کار را بکنید»، هنگامی که آب نبود این کار را باید کرد ولی می‌گوید که «وَ لَا يَغْسِلُ» غسل نمی‌داد محل را، آب نمی‌ریخت. روایات و احادیث از این قبیل است که می‌بینید، بعد توقع دارید که اسلام پابرجا باشد و نفوس خودش را حفظ کند؟ 🟡درس دیگر که منشعب از همین درس اول است: - «قَالَ ابْنُ عُمَر اِنَّ النَّبِيُّ صَلَّى صَلاَةً فَقَرأ فِیها فَلُبِّسَ عَلَيْهِ فَلَمَّا انْصَرَفَ قَالَ لِاَبیه اَصَلَّیْتَ مَعَنَا قَالَ نَعَمْ قَالَ فَمَا مَنَعَكَ». 🔹شاید بازخوان باشد. از ابن عمر پسر عمر ابن الخطاب است: «اِنَّ النَّبِيُّ صَلَّى صَلاَةً فَقَرأ فِیها فَلُبِّسَ عَلَيْهِ فَلَمَّا انْصَرَفَ قَالَ لِاَبیه اَصَلَّیْتَ مَعَنَا قَالَ نَعَمْ قَالَ فَمَا مَنَعَكَ» می‌گوید پیغمبر نماز خواند و در قرائت دچار اشتباه شد. جبرائیلی که مراقب آخرین سفیر آسمانی است چطور یادش نمی‌اندازد که قرآن را اشتباه خواندی؟ 🔹وقتی که سلام داد به ابی ابن کعب فرمود آیا با ما نماز خواندی؟ گفت بله! پیامبر فرمود پس چه چیزی تو را منع کرد که اشتباه ما را یادآور نشوی؟ 🔹معلوم می‌شود بعد از نماز یک عده‌ای پرسیدند که آیا این آیات جدیداً وارد شده است یا نه؟ حضرت یک نگاهی به مردم کرده و به صحابی گفته است: «تو که می‌دانی من اشتباهی خواندم یادآور بشو»، یعنی فرقی بین یک امام جماعت، یک امام جمعه با پیغمبر نیست! 🔹این هم اگر از ابعاد مختلف تحلیلش کنیم، حالا کاری نداریم که یا روی دشمنی با پیغمبر اینها را گفتند که اگر آن باشد پس وای به حال مسلمین چون اکثریت قاطع مسلمین از این طیف است و قرآن مال اینها است. 🔹اصلاً متشرعه بین دوتا چاه گیر کردند؛ اینطرف بروند می‌افتند داخلش، آن طرف هم بروند می‌افتند داخلش و اگر هم بگوییم حق است خب پیغمبری که سهویات دارد، اشتباه می‌کند و یادش می‌رود چطور می‌شود به وحی اعتماد کرد؟ خب شاید این وحی هم یک چیز دیگری بوده یادش رفته و یک چیز دیگری گفته است! -------------------------------------------------- درس دوم: 🟤وقتی که تقیّه حاکم بر شریعت می‌شود تضادها در پاسخگویی رجال ظهوری علنی می‌گردد! - «اَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ اِبْنِ اَبِي عُمَيْرٍ عَنْ شُعَيْبٍ قَالَ سَأَلْتُ اَبَا الْحَسَنِ ع عَنْ رَجُلٍ تَزَوَّجَ اِمْرَاَةً لَهَا زَوْجٌ قَالَ يُفَرَّقُ بَيْنَهُمَا قُلْتُ فَعَلَيْهِ ضَرْبٌ قَالَ لَا مَا لَهُ يُضْرَبُ فَخَرَجْتُ مِنْ عِنْدِهِ وَ اَبُو بَصِيرٍ بِحِيَالِ اَلْمِيزَابِ فَاَخْبَرْتُهُ بِالْمَسْأَلَةِ وَ الْجَوَابِ فَقَالَ لِي اَيْنَ اَنَا قُلْتُ بِحِيَالِ الْمِيزَابِ قَالَ فَرَفَعَ يَدَهُ فَقَالَ وَ رَبِّ هَذَا الْبَيْتِ اَوْ وَ رَبِّ هَذِهِ الْكَعْبَةِ لَسَمِعْتُ جَعْفَراً يَقُولُ اِنَّ عَلِيّاً ع قَضَى فِي الرَّجُلِ تَزَوَّجَ اِمْرَاَةً لَهَا زَوْجٌ فَرَجَمَ الْمَرْاَةَ وَ ضَرَبَ الرَّجُلَ اَلْحَدَّ ثُمَّ قَالَ لَوْ