Перейти в канал

متن فرمایشات

78
✏متن فرمایشات: متفرقه 1399-12-06 - تکرار سناریوی قتل ابی‌عبدالله. (پخش الزامی در تمامی کانال‌ها و گروه‌ها) بیژنی گفت مرا طعنه نفاق 🔹او من را منافق می‌داند کار برعکس شده، همانطور که علی که مظهر نماز است ولی معاویه می‌گفت علی نماز نمی‌خواند. بیژنی گفت مرا طعنه نفاق که خروجی شده ای ضدّ وفاق 🔹می‌گوید که «ما فرقه درست کردیم»، فرقه آنهایی درست کردند که هزار و چند صد سال است در سفره‌داری و بازاریابی و دکّان داری به وفق مرادشان رسیدند. قرنِ اصغر، به کنارم بوده 🔹نزدیک به سی سال بنا به ادّعای خودش فدایی من بوده. عامل فتنه و آتش بوده 🔻آتش زیر خاکستر بود و همیشه وقتی پیش من می‌آمد یک لایه‌اش را برمی‌داشت، می‌دانستم این کیست و به کجا وصل است. اسوهٔ شرّ و عذابم بوده رابط دشمن و اعدا بوده چونکه سی سال گذشت از ضررش ریزد از هیکل او این هنرش 🔻هنرش فقط این است که «یک عکس الاغ بکشد و مرا تشبیه به الاغ کند که در خورجینش پر از کتاب است»، نمی‌داند که این تعریف است این تنقید نیست، اهل کتاب یعنی عقلاء! پیروهن کرده ز عثمان به جهالت ز تمام شده بی‌منطق و برهان ز فروشش همه عام 🔻همه‌جوره خودش را فروخته، هر چه هم که زیر بیرق غیبتمداران می‌روند فقیرتر و بدبخت‌تر می‌شوند. بهر یک لقمه نان مکر کند با هدفش خود فروشی کند و لِه بنماید کَرمش 🔻این کَرم منظور آن عایداتی بود که طی ده‌ها سال از ما گرفت دقیقاً مثل ابوحنیفه! ابوحنیفه درس‌هایش را از امام صادق می‌گرفت بعد می‌رفت پشت سرش می‌گفت این رافضی است و خلفای صدر اسلام را لعنت می‌کند، حکومت هم که در دست رافضی‌ها بود مدام جعفر صادق مظلومِ بیچاره را اذّیت می‌کردند. بیژنِ ما را ببین رقّاصه ‌است بر سَبیل حیرت و افسانه است ♻️در ذهن یک چیزهایی برای خودش درست کرده، برای مبارزهٔ با ما، فرزند امام حسن عسکری را علَم کرده چون اگر از ائمه بخواهد دفاع کند خب ما داریم دفاع می‌کنیم و بهترین تکریم را به چهارده معصوم می‌گوییم، آنقدر اینها را مهم می‌دانیم که تکیه‌گاه تحقیقی و علمی ما باشد. چون به شکلش بنگری، زُنّاره است از قباحت، سورهٔ القارع است چونکه بیژن، شد به دجّالی تبار آیهٔ لایعقلونش، شد عیار ♻️تمام اهل‌بیت از امثال اینها تبرّی می‌جستند چون اینها نان را به نرخ روز می‌خورند هرجا باد بیاید پرچمشان برق می‌زند. سال‌ها در طلبِ مال، فکارت می‌کرد جنب و جوشش همگی، شر می‌کرد ♻️این و رفیقش هر وقت من را می‌دیدند می‌گفتند که «چرا دعا مستجاب نمی‌شود ما فقیر هستیم؟» نمی‌دانستند که فقر از مرکزیت وجودشان اشتعال دارد. ای که سی‌سال شدی عقربِ من نیشِ دائم تو زدی بر تنِ من 🔻این نابود شدن بدن من، من نمی‌خواهم بگویم شخص بیژن است، اما آن طیفی که طی این چهل سال به ناحق از ما جدا شدند؛ به ناحق یعنی اینکه ما همه مواضعمان برگرفته از دین بود و اینها یا احمق بودند یا مزدور، یکی از این دوتاست، اینها هم مستقیم و هم غیر مستقیم در نابودی جسم من نقش دارند. 🔻الان من شصت و دو سالم هست سنی نیست نسبت به خیلی‌هایی که من می‌بینم در صنف گذشتهٔ من هستند نود به بالا، نود و پنج، خیلی راحت حتی چندتا ازدواج مجدد هم کرده‌اند یعنی توانایی جنسی اینقدر زیاد بوده، من پایم خراب است، کمرم خراب است، چشمم و دندان‌هایم خراب است، نفَسم، سینه‌ام همه‌اش داغون است، اینها را اینها کردند 🔻یعنی یا مستقیم در این هدایایی که برای من می‌آوردند لا به لای روغن حیوانی یا عسل یا در غذا سم ریختند چون هدیه می‌دادند ما هم می‌آوردیم داخل خانه می‌خوردیم دیگر! 🔻یا غیر مستقیم، همین آزاری که می‌کردند، پیش من می‌آمدند، همین آقا بیژنه می‌آمد می‌گفت که مادر مثل تو نزاییده و تاریخ مثل این دروس تو را سراغ ندارد، بعد پشت سر می‌رفت با هیئت خوارج لاس می‌زد و خوش و بش می‌کرد و تبادل اغراض می‌کرد. 🔻به هر حال بارها گفته‌ام برای من عَمرو و زید و بکر مهم نیستند اینها اسم هستند فقط چیزی که مهم است خدا اینها را برای بیدار شدن بقیه تابلو قرار داده است، بقیه نگاه کنند و عبرت بگیرند، کسی که در این مرتبه بود، حالا در طول این سی سال چقدر اموال به نام من خورد بماند که آخری آن را هم گفتم که اینها با یکی از مقامات کاری با یک مبلغ زیادی پول بود برای نیازمندان منتها گفت به خانه تو نمی‌تواند بیاید و تو هم به خانه او حتما نمی‌آیی چون او را نمی‌شناسی، پس در یک رستوران قرار بگذاریم، که من نرفتم معلوم شد که قرار بود در آن رستوران یا ما را بدزدند یا اینکه مسموممان کنند چون اینها همه چیز در آستینشان هست و یک چیزی به آدم می‌دهند که درجا آدم از بین نرود که انگشت اتهام رو به آنها برود یک چیزی می‌دهند چند روز دیگر، چند هفته دیگر، چند ماه دیگر یا چند سال دیگر آدم از بین