116
- «حَدَّثَنا کُردُوس ابنُ مُحَمَّد الباقلاني ثَنا یَزیدُ ابنُ مُحَمَّد الْمَروَزِي عَنْ اَبيه عَنْ جدَّه قَالَ قَالَ عَلِيُّ ابنُ اَبي طالِب بَيْنَنا اَنَا جَالِسٌ بَیْن یَدَي رَسُول الله صلّی الله علیه و آله اِذْ جَاء مُعاوِیة فَأَخَذَ رَسُول الله صلّی الله علیه و آله القَلَمُ مِن یَدِي فَدَفَعَهُ اِلَی مُعاوِیة فَمَا وَجَدْتُ فِي نَفْسِي اِذْ عَلِمْتُ اَنَّ الله أَمَرَهُ بِذَلك».
📕سند: کتاب لسان المیزان از ابن حجر جلد ۶ صفحه ۲۰ است.
*⃣باز اصحاب حدیث را گفته: «حَدَّثَنا کُردُوس ابن مُحَمَّد الباقلاني» از یزید ابن محمد مروزی از پدرش از جدش «قَالَ» این را به علی وصل کردند با اینکه منبع سنّی است، «قَالَ عَلِيُّ ابنُ اَبي طالِب بَيْنَنا اَنَا جَالِسٌ بَیْن یَدَیْ رَسُول الله صلّی الله علیه و آله اِذْ جَاء مُعاوِیة». حالا ببینید چطوری میخواهند زیر پای علی را شل کنند که علی به زمین بخورد!
*⃣یادت هست که اسناد و مدارکی را رو کردیم که معاویه بعد از قتل علی شروع کرد یک کارخانهای به نام حدیثسازی ساخت که به وسیلهٔ چند نفر اداره میشد؛ ابوهریره بود، اَنس ابن مالک بود، عایشه بود و چند نفر دیگر.
حالا به علی بستهاند!
*⃣علی چه گفت؟ گفت من پیش پیغمبر نشسته بودم «اِذْ جَاء مُعاوِیة» معاویه وارد شد، «فَأَخَذَ رَسُول الله صلّی الله علیه و آله القَلَمُ مِن یَدِي» قلم دستم بود داشتم قرآن را مینوشتم. پیغمبر قلم را گرفت «فَدَفَعَهُ اِلَی مُعاوِیة» داد به معاویه، «فَمَا وَجَدْتُ فِي نَفْسِي اِذْ عَلِمْتُ اَنَّ الله أَمَرَهُ بِذَلك» میگوید هیچ هم ناراحت نشدم از اینکه قلم را از من گرفت چون میدانستم که حرف خداست.
*⃣آن وقت ببینید این سوره توبه (سوره برائت) وقتی که نازل شد همهٔ آنها نوشتهاند؛ هم سنّی نوشته و هم شیعه که لوای این سوره را دست ابوبکر صدیق داد و با یک جمعی از لشکریان گفت به سوی مکه بروید، وسط راه علی را فرستاد یعنی پیغمبر اشتباه کرده بود دیگر! علی را فرستاد گفت پرچم را از ابوبکر بگیر و به ابوبکر بگو برگردد. خب آن هست و این هم هست، ببین چطوری حدیث ساختند؟
*⃣معاویهای که اینقدر برای اهل سنّت باارزش است (یادتان هست یک سند داشتیم، من الآن کمی یادم هست ولی در دائرةالمعارف داریم) آنقدر در منقبت بزرگان اقوامش سند ساخت که دیگر شورش که در آمد پیغام داد و حکم صادر کرد که دیگر بس است برای عثمان و خلفا، دیگر حدیث نگویید و فقط برای من بگویید، این حدیث را هم داریم.
خدانگهدار