114
«اَلَا اِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لَكِنْ لَا يَشْعُرُونَ» میگوید نه، اینها مصلح نیستند مفسد هستند اما نمیفهمند. یک «يَشْعُرُونَ» دیگر هم جلوتر داشتیم؛ «وَ مَا يَخْدَعُونَ اِلَّا اَنْفُسَهُمْ وَ مَا يَشْعُرُونَ» و اینجا باز تکرار میکند «وَ لَكِنْ لَا يَشْعُرُونَ».
▪️آیه سیزده میگوید:
«وَ اِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَ نُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ اَلَا اِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَكِنْ لَا يَعْلَمُونَ» به آنها میگویند ایمان بیاور، میگوید دیوانهها ایمان میآورند.
♻️حالا من یک چیزی میخواهم بپرسم؛ وقتی که همه انبیاء از بهشت و جهنم چیزهای عجیب و غریب میگویند و بعد مخاطبین آنها قبول میکنند سر تکان میدهند میپذیرند، بعد عقلا جامعه در کنار هستند و با عقلانیّت میسنجند و میبینند چارچوب درست درنمیآید بعد این میشود که میبینید، مشاهده میکنید که در وادی ایمان افساد معرکه و غوغا میکند.
♻️ شما از آن بالا نگاه کن بیا پایین، در آن بالا بالا کیست؟ خلفاء بزرگوار، حضرات اعاظم امت اسلام. با چه چیزی روی کار آمدند و کار به کجا رسید؟ نتیجهاش چه شد؟
♻️ چرا طرفداران انبیاء را سفیه میدانند؟ بخاطر اینکه میگوید «دیشب پیغمبر شقالقمر کرد»، اَ، عجب! «ماه را دو نیم کرد»، باریکلا! دیگر نمیگوید که بابا ماه را دو نیم کرده لااقل یک چند روزی بگذارد دو نیم باشد تا همه ما ببینیم نه اینکه همان سه چهار نفری که بیرون شهر مدینه رفتند و پیغمبر خواست به آنها معجزه نشان بدهد. بفرما، این است! الآن هم وقتی که برای شما اخبار و احادیث را میخوانیم آدم شاخ درمیآورد سر همین است. جالب است ها!
♻️ این را هم برای شما گفتهام و در دایرةالمعارف هست؛ میگوید که «اکثر مردم بهشت، ابلهان هستند»، این روایت است ها، حدیث است، آن وقت این میخورَد به همین «قَالُوا أَ نُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ». پس حق با کیست؟ زیر بار نمیرود تقصیر کیست؟
▪️آیه چهارده میگوید:
«وَ اِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَ اِذَا خَلَوْا اِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا اِنَّا مَعَكُمْ اِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ» میگوید اینها دو رنگ هستند، دو زبانه هستند، وقتی که پیش ما میآیند میگویند زنده باد الله، وقتی میروند پشت سر، پیش رفقای شیطانشان و شیطنت میکنند میگویند بابا مسخرهشان کردیم «اِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ».
🌀 حالا من یک سؤال میکنم:
تقیه یعنی چه؟ خب تقیه هم همین است دیگر! تقیه یعنی میروی پیش سنّی میگویی که حضرت ابابکر صدیق رضی الله عنه، میآیی پیش علی میگویی که دروازهبانِ بهشت، علی است! چرا آنطوری دورنگ هستی؟ چرا آنجا رفتی حرف زدی؟ میگوید امام صادق گفته دیگر! گفته است که به هفتاد نوع حرف بزن و به وقتِ افتادن به تنگنا انکار کن.
🌀 خب این چیست؟ این همین است دیگر؛ «وَ اِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَ اِذَا خَلَوْا اِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا اِنَّا مَعَكُمْ اِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ». خیلی بساط دارد، خیلی! یعنی ما این همه پلهای گذشته را خراب کردیم هنوز اندرخم یک کوچه هستیم.
▪️بعد این آیه پانزده قشنگ است:
«اللهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ» خدا اینها را مسخره میکند. ببین، اگر شما به یک نفر بگویید که شاه مملکت رئیس مملکت رهبر مملکت مسخرهات کرده آیا این کسر شأن او نیست؟ نمیگویند فلان فلان شده داری به رئیس مملکت اهانت میکنی؟
حالا این دارد به خدا میگوید «الله يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ»، یعنی خدایی که عالَم را آفریده است که کرهٔ زمین اصلاً در برابرش وجود ندارد، هیچ کاری ندارد نشسته نگاه میکند مسخره میکند و میخندد «الله يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ يَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ».
🌀 این جالب است ها گوش کن اینها برای محاجه است: «وَ يَمُدُّهُمْ» یعنی امتداد میدهد «فِي طُغْيَانِهِمْ»، یعنی خودش میخواهد، مدام در آن آب میکند مدام در آن باد میکند.
خدانگهدار