116
که علی بچه بود پیش پیغمبر بود و در رختخواب پیغمبر بغل پیغمبر میخوابید.
♦️ خب بعد در یک روایتی داریم که علی گفت درِ گوش من پیغمبر هفتاد هزار باب علم را گشود که آنجا هم میگوید «اَنَا مَدِینَةُ العِلمِ وَ عَلِیٌّ بابُها»، حالا اینجا برعکس شده؛ علی آمده معلم جبرائیل شده، معلم جبرائیل باید خدا باشد دیگر! ها؟ میگوید علی معلم من بوده، علی به جبرائیل، جبرئیل به پیامبر، پیامبر به علی. حالا به علی چه داده وقتی که خود علی از طریق جبرائیل فرستنده است؟
♦️ ادامهاش میگوید «فَقَال خَلَقَنِي الله فَسْألنِي مَنْ اَنْتَ وَ مَا اسْمُك» خدا من را خلق کرد و به من گفت تو چه کسی هستی؟ اسم تو چیست؟
«وَ مَا اَنَا وَ مَا اِسْمِي» من چه کسی هستم و اسم من چیست؟
«فَتَحَیَّرْتُ فِي الْجَواب» من متحیر بودم که چه جوابی بدهم، «ثُمَّ حَضَر هَذَا الشَّابّ» پس این جوان وارد شد «فِي عَالم الْاَنْوار» در عالم انوار، «وَ عَلَّمَنِي الْجَواب» و به من گفت که چه جوابی بدهم.
♦️ باز مسئله وخیمتر شد یعنی پیچیدهتر شد؛ علی از نور است فرشته هم از نور است اینجا الان میگوید: «ثُمَّ حَضَر هَذَا الشَّابّ فِي عَالم الْاَنْوار» پس علی نور بوده تبدیل به آدم شده. حالا برای چه تبدیل شده؟ جواب داد که «عَلَّمَنِي الْجَواب» به من یاد داد چه بگویم. «فَقَالَ قُل» علی گفت بگو «اَنْتَ الرَّبّ الجَلِیل وَ اسْمُكَ الجَمِیل» تو ربّ جلیل هستی و با جلالتی. اینکه میگوید «جَلَّ جَلَالَهُ» یعنی جلیل است جلالتش. «وَ اسْمُكَ الجَمِیل» و اسم تو هم خوشگل است؛ «اِنَّ اللهَ جَمِيلٌ يُحِبُّ الجَمالَ».
♦️ «وَ اَنَا العَبْدُ الذَّلِیل وَ اِسْمِي جِبْرِئیل». حالا اینجا سؤال است که آیا خدا این اسم را برای جبرئیل انتخاب کرده یا علی؟ آیا این اسم بر جبرائیل بوده و نمیدانسته که علی یادش انداخته؟ بعد جبرائیل گفت «فَلهَذَا قُمتُ وَ عَظَّمتُهُ» بخاطر همین به پای او پا شدم و او را عزیز دانستم.
♦️ به نظر شما نباید علی پیغمبر میشد، وقتی که اینقدر مهم است؟ ببین الآن این حرف را برای پیغمبر که نزده برای وصیّ پیغمبر زده، برای امام بعد از پیامبر گفت، ولی این اینقدر مهم است آیا فکر نمیکنی که جبرئیل باید برای علی نازل میشد؟ خب چرا نازل نشده؟ چون شاگردِ علی است. حالا این بحث را باید بازش کنی ولی وقت نیست.
♦️ «فَقَال کَمْ عُمْرُكَ یَا جِبْرِئیل» پیامبر گفت چقدر سن داری؟
«فَقَالَ نَجْمٌ یَطَّلِعُ مِنَ العَرْش کُلّ ثَلَاثِین اَلفَ سَنَة مَرّةً وَاحِدةً وَ قَدْ شَاهَدَتهُ طَالِعاً ثَلَاثِین اَلفَ مَرّة»، گفت که چند سالت است؟ گفت نمیدانم ولی الآن برایت میگویم که سن و سال من چقدر است، گفت که یا رسول الله ستارهای است از عرش که هر سی هزار سال طلوع میکند (حالا سال نوری) و من سی هزار بار طلوع آن را دیدهام، «تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل»!
پس علی جزء همان ملائکهای بوده که اینقدر عظمتش بوده که این طول عمر جبرائیل را مشاهده کرده است.
-------------------------------------------------
🟢درس سوم:
روزههای معمول را چگونه میتوان اتّصال به حق دانست؟
- «خَمسٌ یُفطِرنَ الصَّائِمَ اَلکِذبُ وَ الغِیبَة وَ النَّمِیمَة وَ الیَمینُ الکاذِبَ وَ النَّظُر بِشَهوَة».
📔 کتاب نهج الفصاحه حدیث ۱۴۵٩، از رسول اکرم است.
⚛ «خَمسٌ یُفطِرنَ الصَّائِمَ اَلکِذبُ وَ الغِیبَة وَ النَّمِیمَة وَ الیَمینُ الکاذِبَ وَ النَّظُر بِشَهوَة» میگوید پنج چیز روزه را باطل میکند؛
➖ یکی دروغ است. دروغ که آب خوردنِ همه مسلمانهاست!
➖ یکی غیبت است. غیبت کردن عادت همه مسلمانها است.
➖ «وَ النَّمِیمَة» سخنچینی، پروندهسازی، بدگویی، تهمت؛ این هم که کار مردمِ مسلمِ در ماه رمضان است.
➖ «وَ الیَمینُ الکاذِب» قسم دروغ؛ که در بازار مسلمین فتّ و فراوان است.
➖ یکی هم نگاه شهوتآمیز؛ که آن هم که در خیابانها پر است.
-------------------------------------------------
🟡درس چهارم:
دفاع از ایرانیان در مقابل گرویدگانِ منافق و خوارج.
- «اَعْظَمُ النَّاسِ نَصِيباً فِي الاِسْلَامِ اَهلُ فَارِسَ».
- «اَسْعَدُ الْعَجَمِ بِالاِسْلَامِ اَهلُ فارِسَ».
📕 کتاب کنزالعمال جلد ۲ صفحه ۳۰۳ است.
دو تا حدیث از رسول خاتم است در تمجید از ایرانیها.
▪️یکی این است: «اَعْظَمُ النَّاسِ نَصِيباً فِي الاِسْلَامِ اَهلُ فَارِس» تأثیرگذارتر از ایرانیها روی اسلام پیدا نمیشود. بالاترین نصیبی که در اسلام هست مربوط به مردم پارس است، یعنی پارسیان بر اعراب مقدم هستند.