Перейти в канал

داستانکده آزادی سکسکده داستان شهوانی

2833
ائين چند تا ميك زد و آب.م ريخت تو دهنش همش رو خورد بعد بلند شد رفت دهنش رو شست و اومد پاشو بريم تو اتاق خواب اونجا ازش چند تا ل.ب گرفتم و لخ.تش كردم شروع كردم به خوردن گردنش اومدم پائين رسيدم به پ.ستوناش اونا رو هم خوردم رفتم سراغ ك.سش ديدم خيس خيس شروع كردم به ل.يس زدن ك.يرمم دوباره سفت شده بود يه كم كه ك.سش رو خوردم گفت بسه حالا بيا كيرت رو بكن تو ك.سم منم خوابندمش رو تخت و ك.يرم رو گذاشتم جلو ك.سش و با فشار تا ته ك.ردم تو يه واييييييييييييييي گفت و من شروع كردم عقب و جلو كردن چون آب.م اومده بود ميدونستم كه به اين زوديا نمياد سهيلا هم داشت ناله مي كرد و قربون صدقه من و ك.يرم مي رفت بهش گفتم ميذاري از پشت بكنم گفت خيلي درد داره گفتم من آروم مي كنم كه دردت نياد بلند شد و به حالت چهار دست و پا خوابيد رو تخت و پاهاش رو از هم باز كرد معلوم بود عموم با ك.ونشم حال مي كنه چون وارد بود ك.سش از پشت قشنگ زده بود بيرون از آب ك.س خودش اليدم به سوراخ ك.ونش و ك.يرم رو گذاشتم رو سوراخ ك.ونش يه كم كه فشار دادم تا نصفه رفت تو سهيلا هم همش مي گفت يواشتر من نميدونم شما مردا از اين ك.ون چي ديديد كه ك.س رو ول مي كنيد ك.ون زن.ا رو مي كنيد گفتم مگه عمو هم اينجوريه گفت آره بابا منم ديگه تموم ك.يرم تو ك.ون سهيلا بود داشتم عقب جلو مي كردم با دستم پ.ستوناش رو مي اليدم و با يه دستم چ.وچ.ولش رو مي اليدم اونم خيلي داشت حال مي كرد از ناله هاش معلوم بود همش مي گفت جون ج.ون بكن ب.كن جربده من رو از خوردن ك.ونش به روناي پام خيلي حال مي كردم يه دفعه سهيلا دادش بلند شد و شروع كرد خودش رو تكون دادن منم تند تر براش چ.وچ.ولش رو اليدم و سهيلا اورگ.اسم شد بعد برگشت و گفت ديگه ك.ون بسه بيا ك.سم رو بكن منم دوباره ك.يرم رو ك.ردم تو ك.سش و شروع به حركت كردم با دستم پ.ستوناي سهيلا رو مي م.اليدم داشت آبم ميومد بهش گفتم كجا بريزم گفت تو ك.سم منم از خدا خواسته همه آبم رو ريختم تو ك.سش سهيلا همش ميگفت آخ سوختم چقدر داغه آب.ت ك.سم سوخت بعد يه لب ازش گرفتم و بلند شديم بهش گفتم حام.له نشي خنديد و گفت بعد از زايمان دومم لوله رح.مم رو بستم منم خيالم راحت شد بعدش چون بچه بيدار شده بود تك تك رفتيم حموم فقط سهيلا گفت يه وقت جولي عوت ضايع نكني گفتم نه از اون روز چند بار ديگه هم موقعي كه عموم و پسرش خونه نبودن با سهيلا حال كرديم ولي جلوي عموم هميشه عادي برخورد مي كرديم سهيلا هم پيش عموم جلوي من روسري سرش مي كرد . @dastan_azadi1 @dastan_azadi1