Перейти в канал

داستانکده آزادی سکسکده داستان شهوانی

3535
فت: حالا نوبت ك سته كه مثل كونت پاره بشه جنده... آخ نمي‌دوني د يدن پاره شدن ك ونت كه الانم داره از كناره‌هاش خون مياد چه كيفي داره... خب جنده خانوم حالا ك ستو آماده كن.. تا اومدم چيزي بگم ك يرشو با يك ضربه فرستاد تا ته ك سم كه احساس كردم واقعاً جر خوردم از شدت درد داشتم مي‌مردم. اونهايي كه همزمان از ك س و ك ون دادن مي‌دونن چقدر درد وحشتناكي داره كه دوتا كير كلفت همزمان تا ته توي كس و كون بمونند. فؤاد كير مصنوعي را تا ته فرو داده بود توي كونم جوري كه احساس مي‌كردم روده‌هام داره از دهنم بيرون مي‌زنه و كير خودشم تا ته توي ك سم كرده بود و چند لحظه صبر كرد و همونطور كه ك ير مصنوعي را توي كونم نگه داشته بود با كير خودش مشغول گاييدن ك سم شد و تلمبه مي‌زد... وقتي تلمبه مي‌زد آن چنون اين كار را با شدت و وحشيانه انجام مي‌داد كه واقعاً داشتم مي‌مردم بخصوص كه اون ك ير مصنوعي‌ام همچنان تا تهِ كونم اون تو بود. قدري كه تلمبه زد بالاخره آبش داشت مي‌اومد كه ك يرشو به سرعت از تو كسم بيرون كشيد و اونو چپوند تو دهنم و همه آبشو خالي كرد توي دهنم و بعد هم با دستش دهنمو محكم بست و مجبورم كرد كه همه اون آبو قورت بدم و سپس كنارم دراز كشيد. وقتي با تن و بدن درب و داغون خواستم ك ير مصنوعي را از تو كونم بيرون بكشم با دست محكم روي دستم كوبيد و گفت: هر وقت من گفتم... فهميدي جنده؟ هر وقت من خواستم... بي‌حال روي شكم دراز كشيدم نوك زخمي پستانها و كس جرخورده‌م بشدت مي‌سوخت اما نمي‌دانم چرا خيلي لذت مي‌بردم. فؤاد دست برد و سر ك ير مصنوعي را گرفت فكر كردم مي‌خواهد آن را بيرون بكشد كه متوجه شدم مشغول تلمبه زدن با اون توي ك ونم شد درد و لذتي دوباره در تمام تنم دويد اول آروم تلمبه مي‌زد بعد سرعتش را وحشيانه زياد كرد تا بالاخره من هم در اوج درد و لذت ارضا شدم. جوري بيحال شده بودم كه بيرون كشيدن اون ك يرو از توي كونم نفهميدم و وقتي بيدار شدم متوجه شدم 6 ساعتي از شدت خستگي و درد خواب بودم. وقتي لنگان لنگان به كمك فؤاد به حمام رفتم از ديدن پستانهاي زخم و زيلي شده‌م توي آيينه حمام جا خوردم. فؤاد كه در رختخواب آنقدر وحشي و وقيح بود اينجا با مهرباني و لطف كمكم كرد و با نوازشي نرم بدنم را شست و با ماساژي آرام و حسابي خستگي را از تنم در آورد و اين شروع روابط سك سي من و او بود و مجسم كنيد بعدها چه خشونت‌ها و وقاحت‌هايي توي سك س با من داشت. او مردي بسيار مؤدب و مهربان ولي در سك س ببري وحشي و درنده است.... @dastan_azadi1 😈 @dastan_azadi1 😈