Перейти в чат

خودمونی

521
می گویند؛مردی در امامزاده ایی اختیار ادرارش را از کف داد و در صحن امامزاده ادرار کرد! مردم خشمگین شدند و به سمت او هجوم بردند و خواستند که او را بکشند؛ مرد که هوش و فراستی بسیار داشت گفت؛ ای مردم!من قادر به ادرار کردن نبودم؛ امامزاده مرا شفا داد! ناگهان به یکباره مردم ادرار او را به عنوان تبرک به سر و صورت خود مالیدند! منشا اشتباهات ندانستن نیست بلکه تقلید و اعتقادات کورکورانه است. به زاهد گفتم این زهد و ریا تا کی بود باقی بگفتا؛تا به دنیا مردم نادان شود پیدا... #حکایت @jaywood