43
20. فراموشکاری ، ضعف حافظه در تشخیص و فهم واقعیت و احتمالات ابتلای به بیماریهای تنفسی «خلل وارد کرده و احتمالات ابتلا به آن بیماریها را بالا می برند.»
21. «جدیت و منطقی بودن ، واقع گرا بودن ، احتمال دادن ، پیشگیری کردن ، مدیریت ، ترسیدن از احتمال ، ابتلا و انتقال ، آموزش مکرر و تکرار ، مصمم بودن ، هزینه و سرمایه گذاری بجا و غیره» راههائی جهت پیشگیری ، درمان ، کنترل و حذف بیماریها و افزایش و تقویت اقتصاد ، فرهنگ ، رشد و توسعه و تقویت زندگی می باشند.
22. فرهنگ خیلی بزرگ است و داشتن فرهنگی سالم و درست «فقط در صورتی امکان پذیر است که حرکات ، اصوات ، گفتارها و کردارها ، احساسات و رعایت کردن و کنترل رفتاری شخصی صورت گیرد و در نتیجه حذف و کنترل اجتماعی صورت گیرد» . در آن صورت «فرهنگ حذف و کنترل و پیشگیری» را عملی می کنیم.
23. ترسیدن افراد سالم از مرگ ، «بزرگترین داروی درمان بیماریها بخصوص بیماریهای تنفسی» می باشد . در این صورت ما دوست داریم که« تکرار کنیم ، عادت کنیم و فرهنگ درست زندگی را عملی خواهیم کرد. »
24. ما فرصتهای کنترل رفتارهای خطایمان را به «بطالت و اعتماد »می گذرانیم و خود را به مخاطره می اندازیم و احتمال خطر را بالا می بریم و از تشخیص درست و صحیح می مانیم در نتیجه «دچار عواقب خطاهای خود خواهیم شد. »
25. درست است که ما فقط یک تن می باشیم لکن باید بدانیم که همه ما یک تن واحد هستیم و زنجیره وار بر زندگی همدیگر تاثیر خواهیم گذاشت.
26. «به من چه؟» ، «به تو چه؟ » و ... «اصل حقیقت زندگی اجتماعی و تاثیرات زنجیره وار زندگی اجتماعی» را انکار می کند و« فرهنگ خطا ، خطر ، احتمال خطرات و بیماریها و مشکلات» را بالا می برد ولی اصل «به ما ربط دارد.» باعث شده «حلال مشکلات زنجیره وار زندگی اجتماعی باشیم و از تاثیرات اجتماعی مشکلات دیگران» در امان باشیم.
27. علائق ما را «از درک واقعیات »نگه می دارد . ما خود هستیم که «تعیین کننده مشکلاتمان» هستیم و« تا زمانی که ما سرگرم هستیم » در محاسبات وقایع ، خطرات ، احتمالات خطر و رفع مشکلات و کنترل و حذف آنها دچار اشتباه هستیم.
28. «مطرح کردن یک مشکل به متخصصان »، توسط متخصصین متنوع مورد بحث و تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و ممکن است راه حلهای حل مشکل و بیماری متفاوت و یا مشابهی پیشنهاد داده شود.
29. زمانی که ما بخواهیم میتوانیم «احتمالات خطر ، مشکل ، بیماری و بدبختی ها» را «شناخته ، فهمیده ، تکرار کرده ، تبدیل به عادت کرده و در نتیجه در فرهنگ اجتماع ، جایگزین و قالب کنیم» بنابراین رسیدن به فرهنگ بهداشت ،« راههای طولانی ، تحمل زیاد ، سرمایه گذاریهای کلان و بجا ، مدیریت صحیح ، وجدان بیدار ، همت ماندگار و غیره» را طلب می کند.
30. هر بازی قوانین و قواعد خود را دارد اما« بازی زندگی » احتمالات را به حداکثر ممکن خود می رساند چون پیچیدگی زندگی پیشرفته ، خلا های وجودی بیماریها ، مشکلات و غیره را «به صورت تصاعدی و چندین برابر »خواهد رسانید لذا باید «مشکلات به حداقل و خلا ها به صفر متمایل شوند» تا در سیستم و اکوسیستم زندگی بتوان از تصاعد و چندین برابر شدن بیماریها و مشکلات فرار کرد و نجات پیدا کرد .
31. برای حل مشکلات ، پیشگیری از بیماریها و انتقال و درمان آنها باید چه اقداماتی انجام داد؟! «پیشنهاد دادن به همدیگر ، همفکری کردن با همدیگر ، دورکردن ارتباطات و فاصله ، مراجعه صحیح و بموقع به متخصص و بیمارستانها از طرق صحیح و مناسب و نترسیدن و جرات داشتن به افشای حقیقت ترسناک »، می توان جان را نجات دهد و مشکلات را حل و اجتماع را به سمت و سوی صحیح بکشاند.
32. در اجتماع انعطاف بسیار زیادی وجود دارد بنابر این کنترل سخت تر و درمان و حذف بیماری مشکل تر خواهد شد
33. 24 ساعت 86400 ثانیه می باشد و ممکن است در 24ساعت کنترل خودآگاه صورت نپذیرفته و اقدامات خطرناک صورت پذیرد.
34. «رواج پیدا کردن تخصصها در زندگی اجتماعی» باعث نجات از شر مشکلات شده و بیماریهای تنفسی حذف شوند.جامعه دارای تخصص نیازمند «تکرار و مطالعه و احیاء اطلاعاتش» است.
35. بیماریهای تنفسی «پس از خروج از بدن فرد بیمار یا حیوان بیمار »به سرعت از بین نخواهد رفت بلکه مدت طولانی در محیط زنده خواهد ماند و احتمال ابتلا و همه گیری را بالا خواهد برد.
36. «روی و آهن و غذاهای غنی از آنها مثل گوشت قرمز و تخم مرغ »غذای ویروس بوده و در تشدید بیماریهای تنفسی موثر خواهند بود اما «گوشت و سوپ مرغ »در ایجاد ایمنی بیشتر در برابر بیماریهای ویروسی موثر خواهد بود.