73
گنجینهی کتاب:
شب به روی شیشههای تار
مینشست آرام، چون خاکستری تبدار
باد نقش سایهها را در حیاط خانه
هر دم زیر و رو میکرد
پیچ نیلوفر چو دودی موج میزد بر سر دیوار
در میان کاج ها جادوگر مهتاب
با چراغ بیفروغش میخزید آرام
گویی او در گور ظلمت، روح سرگردان خود را جستجو میکرد.
من خزیدم در دل بستر
خسته از تشویش و خاموشی
گفتم ای خواب، ای سرانگشت کلید باغ های سبز
چشمهایت برکهی تاریک ماهیهای آرامش
کوله بارت را به روی کودک گریان من بگشا
و ببر با خود مرا به سرزمین صورتیرنگِ پریهای فراموشی
#فروغ_فرخزاد
#اسیر
خواب
📘
https://T.Me/Ganjine_Ketab
---------------------------------------------
📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢
☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید!
#گنجینه_ی_کتاب
---------------------------------------------