Перейти в чат

گنجینه‌ی کتاب

438
وقیحی بی ادبی میکرد و سخنان یاوه زیاده میگفت . عزیزی او را ملامت کرد و او گفت: چه کنم آب و گل مرا چنین سرشته اند. گفت: آب و گل تو را نیکو سرشته اند ،اما لگد کم خورده است. گنج بی رنج ص۱۴۲۱ فضل الله اویسی 📘 https://T.Me/Ganjine_Ketab --------------------------------------------- 📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢 ☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید! #گنجینه_ی_کتاب ---------------------------------------------