Перейти в чат

گنجینه‌ی کتاب

114
گفتم: می‌خواهم بخوابم، زیاد، طولانی و شاید برای همیشه گفت: افسرده‌ای؟ گفتم: نه، افسردگی را می‌شناسم ، در کتاب‌ها نشانه‌هایش را خوانده ام، آنچه من تجربه می‌کنم افسردگی نیست. مواجهه عریان و طولانی با واقعیتِ دنیاست. من، همه داشته‌هایم را خرج کرده‌‌ام، زورم به این همه غم نمی‌رسد. گفت: همه‌اش که غم نیست، این همه چیزهای دیگر، دوباره نگاه کن. گفتم: می‌دانم، امّا کدام غذای شورِ غیرقابل خوردن ، همه‌اش نمک است؟ من چیزهای دیگری هم در این دنیا می‌بینم اما آنچه این دنیا درنهایت پیش رویم گذاشته شور از رنج است، بوی خون می‌دهد، از دهن افتاده و هر لقمه‌اش دل‌آشوب است. نمی‌توانم به خوشی‌هایش دل ببندم. مدام دلم خالی می‌شود. #محمود_مقدسی برگرفته از صفحه نویسنده 📘 https://T.Me/Ganjine_Ketab --------------------------------------------- 📘 🎼 ☕️ 🚬 🐢 ☘️ ما را به دستِ اهلش بسپارید! #گنجینه_ی_کتاب ---------------------------------------------