83
✏متن فرمایشات:
5929 99-11-12
🔴۱- این عمل شامل «اِتَّقوا مِن مَواضِعَ التُّهَمِ» نمیشود؟
۲- آیا خدا نمیداند که مردم ضعیف و بیطاقت هستند و باید پیامبری یادآور شود؟
--------------------------------------------------
درس اول:
🟡این عمل شامل «اِتَّقوا مِنْ مَواضِعَ التُّهَمِ» نمیشود؟
- «عَنْ اَبِي اَمَامَةَ قَالَ كَانَتِ امْرَاَةٌ تُرَافِثُ الرِّجَالَ وَ كَانَتْ بَذِيئَةً فَمَرَّتْ بِالنَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ وَ هُوَ يَأْكُلُ ثَرِيداً عَلَى طِرْبَالٍ فَقَالَتِ اُنْظُرُوا اِلَيْهِ يَجْلِسُ كَمَا يَجْلِسُ الْعَبْدُ وَ يَأْكُلُ كَمَا يَأْكُلُ الْعَبْدُ فَقَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ وَ اَيُّ عَبْدٍ اَعْبَدُ مِنِّي قَالَتْ وَ يَأْكُلُ وَ لَا يُطْعِمُنِي قَالَ فَكُلِي قَالَتْ نَاوِلْنِي بِيَدِكَ فَنَاوَلَهَا فَقَالَتْ اَطْعِمْنِي مِمَّا فِي فِيكَ فَاَعْطَاهَا فَأَكَلَتْ فَغَلَبَهَا الْحَيَاءُ فَلَمْ تُرَافِثْ اَحَداً حَتَّى مَاتَتْ».
📕کتاب مجمع الزوائد و منبع الفوائد از نورالدّین هيثمي جلد ٩ صفحه ۲۱ حدیث ١۴٢٢٧، منابعشان ابی امامه است.
🔷یک روزی پیغمبر غذا میخورد «كَانَتِ امْرَاَةٌ تُرَافِثُ الرِّجَالَ وَ كَانَتْ بَذِيئَةً فَمَرَّتْ بِالنَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ وَ هُوَ يَأْكُلُ ثَرِيداً عَلَى طِرْبَالٍ»، میگوید یک زنی بود که مشهور به زنا دادن بود، شغلش این بود، میگفت از کنار پیغمبر رد شد و بنا کرد به مسخره کردن پیغمبر، گفت که «فَقَالَتِ اُنْظُرُوا اِلَيْهِ يَجْلِسُ كَمَا يَجْلِسُ الْعَبْدُ» مثل بردگان نشسته «وَ يَأْكُلُ كَمَا يَأْكُلُ الْعَبْدُ» و مثل زرخریدان غذا میخورد! «فَقَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ وَ اَيُّ عَبْدٍ اَعْبَدُ مِنِّي» پیغمبر گفت هیچ بردهای مثل من در غل و زنجیر عبودیت نیست!
🔷«قَالَتْ وَ يَأْكُلُ وَ لَا يُطْعِمُنِي» میخواست سر به سر پیغمبر بگذارد، میخواسته یک راهی باز کند که پیغمبر را روی خودش بکِشد، گفت که میخوری و به کسی نمیدهی؟ «قَالَ فَكُلِي» پیغمبر گفت بیا بخور. «قَالَتْ نَاوِلْنِي بِيَدِكَ» گفت من از دست تو میخواهم. ببینید چگونه میخواست خودش را جا کند!
🔷«فَنَاوَلَهَا فَقَالَتْ اَطْعِمْنِي مِمَّا فِي فِيكَ» گفت نه، از دستت نمیخواهم، آن چیزی که در دهانت است در دهان من بگذار! شاید یک نوع لب گرفتن باشد، چون اگر آدم بخواهد غذای دهانش را منتقل کند از دستش که نمیگیرد.
«فَاَعْطَاهَا فَأَكَلَتْ» پس به او داد و او هم خورد.
🔷«فَغَلَبَهَا الْحَيَاءُ فَلَمْ تُرَافِثْ اَحَداً حَتَّى مَاتَتْ» راوی گفت وقتیکه زن لقمهٔ پیغمبر را خورد، حیا و حُجب و اعتبارات فطری و وجدانی به سراغ او آمد و از فحشا دست کشید.
🔷حالا اینجا این پایان کار است شاید پیغمبر برای این پایان کار که میدانسته این هدایت میشود یکطوری با او راه آمده تا به آنجا رسیده که غذای در دهان خودش را در دهان او بکند ولی خود پیغمبر دستور میدهد که «اِتَّقوا مِنْ مَواضِعَ التُّهَمِ» از جاهایی که مورد اتهام است بپرهیزید! خب زن فاحشه و کنار پیغمبر و غذای پیغمبر از دهان به دهان، این برای تاریخ و معاصرین «حرف درست کن» است!
🔷اگر یادتان باشد، هم پیغمبر و امیر و هم بعضی از رجال ظهوری گفتند که وقتی در خیابان با مادر و خواهرتان راه میروید اگر آشناها میبینند معرفی کنید و بگویید خواهرم است، مادرم است که نگویند کسی را بلند کرده! تا این حد اینها احتیاط میکردند.
---------------------------------------------------
درس دوم:
🟣آیا خدا نمیداند که مردم ضعیف و بیطاقت هستند و باید پیامبری یادآور شود؟
- «اَنَّ رَسُولَ الله صَلَّى الله عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ قَالَ أُتِيتُ بِدَابَّةٍ فَوْقَ الْحِمَارِ وَ دُونَ الْبَغْلِ خَطْوُهَا عِنْدَ مُنْتَهَى طَرْفِهَا فَرَكِبْتُ وَ مَعِيَ جِبْرِيلُ عَلَيْهِ السَّلَامُ فَسِرْتُ فَقَالَ انْزِلْ فَصَلِّ فَصَلَّيْتُ،
فَقَالَ أَ تَدْرِي اَيْنَ صَلَّيْتَ صَلَّيْتَ بِطَيْبَةَ وَ اِلَيْهَا الْمُهَاجَرُ، .... ثُمَّ قَالَ انْزِلْ فَصَلِّ فَصَلَّيْتُ فَقَالَ أَ تَدْرِي اَيْنَ صَلَّيْتَ صَلَّيْتَ بِبَيْتِ لَحْمٍ،.... ثُمَّ صَعِدَ بِي اِلَى السَّمَاءِ الثَّانِيَةِ، فَاِذَا فِيهَا ابْنَا الْخَالَةِ عِيسَى وَ يَحْيَى عَلَيْهِمَا السَّلَامُ، ثُمَّ صَعِدَ بِي اِلَى السَّمَاءِ الثَّالِثَةِ فَاِذَا فِيهَا يُوسُفُ عَلَيْهِ السَّلَامُ ثُمَّ صَعِدَ بِي اِلَى السَّمَاءِ الرَّابِعَةِ، فَاِذَا فِيهَا هَارُونُ عَلَيْهِ السَّلَامُ ثُمَّ صَعِدَ بِي اِلَى السَّمَاءِ الْخَامِسَةِ فَاِذَا فِيهَا اِدْرِيسُ عَلَيْهِ السَّلَامُ ثُمَّ صَعِدَ بِي اِلَى