70
✏متن فرمایشات:
5933 99-11-17
🔴۱- برای درک الهیات ظهوری باید تمامی نقاط ضعف ادیان و مذاهب منتسب به آسمان را معلوم نمود تا راه برای انتظار یافتن حقیقتِ خداشناسی هموار گردد.
۲- ما را از بیراههها بردند تا فرمانروای هستی را نشانمان دهند، اما خدا کوچک شد و رسولانش مطرود گردیدند.
--------------------------------------------------
مقدمه:
این درس چند بخش دارد که شاید
بعضی از آنها بازخوان باشد.
🔰ببینید بارها عرض کردهام در محاجه، چون این دروس بحثهای محاجهای است، یعنی کسانی که میخواهند از دین دفاع کنند آن سوی دروازه هستند، ما عدم تطابقها، ایرادات فنی و اعتراضات بنیادی را مطرح میکنیم و آنها باید جواب بدهند! نه ما با دین پدرکشتگی داریم و نه آنها فرزند خواندههای دین هستند، باید عدالت رعایت بشود.
🔰ببینید ما اسناد و مدارکی که میآوریم از کتب اهل سنّت و جماعت است، دیگر تکرارش هم خیلی ضایع است که مدام بگوییم که؛
- اینها اکثریت قاطع مسلمین جهان را تشکیل میدهند
- مضافاً به اینکه خلافت یک و دو و سه مال اینها بوده و آنها هر کاری که چخواستند کردند
- و مهمتر از همه کتابت در دامن اینها شکل گرفته است!
🔰اهل تشیّع هم دهانشان بسته است.
بخاطر چه؟ بخاطر اینکه امیر ما همان شب اول شام غریبان پیغمبر به مسجد رفت و کتابش را عرضه داشت، بر سرش زدند و با کمال مظلومیت او را از مسجد بیرون کردند.
🔰حالا یا آن کتاب حق است یا این کتابی که در خانههای مردم است، اگر این که در خانههای مردم است حق است پس چرا علی در فردای کودتا بلند شد و قرآنش را برد؟ خب به علی بگو حالا که تو به زور با اینها ساختی، به اینها رأی دادی و پشت سر آنها نماز خواندی، خب قرآنت را هم نشان نمیدادی!
🔰از همان روز اول دهان رهبران شیعه؛ ائمة الهداه المهدیین بسته بود، بسته شد! با تقیه با شاخ و شانه کشیدنهای خلفای معاصرشان در بنیعباس و بنیامیه.
-------------------------------------------------
درس اول:
🔵برای درک الهیات ظهوری باید تمامی نقاط ضعف ادیان و مذاهبِ منتسب به آسمان را معلوم نمود تا راه برای انتظار یافتن حقیقتِ خداشناسی هموار گردد.
- «عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ ابْنِ هُرْمُزَ قَالَ سَمِعْتُ اَبَا هُرَيْرَةَ عَنْ رَسُولِ اللهِ قَالَ قَالَ سُلَيْمَانُ ابْنُ دَاوُدَ لَاَطُوفَنَّ اللَّيْلَةَ عَلَى مِائَةِ امْرَاَةٍ اَوْ تِسْعٍ وَ تِسْعِينَ كُلُّهُنَّ يَأْتِينَ بِفَارِسٍ يُجَاهِدُ فِي سَبِيلِ اللهِ فَقَالَ لَهُ الْمَلِك قُلْ اِنْ شَاءَ اللهُ فَلَمْ يَقُلْ اِنْ شَاءَ اللهُ فَلَمْ تَحْمِلْ مِنْهُنَّ اِلَّا اِمْرَاَةٌ وَاحِدَةٌ جَاءَتْ بِشِقِّ رَجُلٍ».
📚کتاب صحیح بخاری جلد ۲، کتاب الجنائز باب ۶۷ کتاب الفضائل، کتاب مسند احمد حنبل جلد ۲، مُسند ابی هریره صفحه ۵۳۳، کتاب مستدرک صحیحین جلد ۲ صفحه ۵۷۸، کتاب تاریخ طبری جلد ۱ است.
بخش اول:
💠کلام اول راجع به سلیمان نبی است که میگوید یک شب اعلام کرد که من میخواهم با حرم سرایم درآویزم.
نوشتهاند که تعداد اصحاب النساءاش نود و نه تا بود.
خب اینجا چند تا ایراد هست؛
1⃣اولاً این پیغمبر کار و زندگی نداشت که در یک شب میخواست حساب نود و نه نفر را برسد؟
2⃣بعد این پیغمبر کمرش را از کجا آورده؟ طرف در یکی دو تا سه تا چهار تا پنج تایش زاییده است.
3⃣بعد در سرزمین سلیمان چه دختر و چه پسر، عزب وجود نداشت؟ نیاز به ازدواج وجود نداشت؟ آیا همه زن گرفته بودند تمام شد، همه شوهر کرده بودند تمام شد؟
بعد حاکمشان سلیمان نود و نه تا زن را در خانه به ویترین زده؟ به این چند تا ایراد وارد است.
💠عبدالرحمان ابن هرمز میگوید که «سَمِعْتُ اَبَا هُرَيْرَةَ عَنْ رَسُولِ اللهِ قَالَ» از ابوهریره شنیدم از رسول الله «قَالَ سُلَيْمَانُ ابْنُ دَاوُدَ» پیغمبر گفت سلیمان پسر داوود که هردوی آنها به شاهی و به پادشاهی رسیدند میگفت که «لَاَطُوفَنَّ اللَّيْلَةَ عَلَى مِائَةِ امْرَاَةٍ اَوْ تِسْعٍ وَ تِسْعِينَ» گفت که امشب باید حساب صد تا یا نود و نهتا از خانمها را برسم! «كُلُّهُنَّ يَأْتِينَ بِفَارِسٍ يُجَاهِدُ فِي سَبِيلِ اللهِ» که همه اینها پسر بیاورند تا در راه خدا جهاد کنند. حالا آیا تو رعیت نداشتی یا نفرات کم داشتی؟ ببین اینها پایههای رسالت را در تفکرات میلرزاند!
💠«فَقَالَ لَهُ الْمَلِك» رفیقش گفت «قُلْ اِنْ شَاءَ اللهُ» بگو اگر خدا خواست! خدا باید قوّت بدهد، صد تا آمیزش هر کدام یک ساعت طول بکشد! «فَلَمْ يَقُلْ» نگفت «اِنْ شَاءَ اللهُ»! ببینید اصلاً همه اینها داغون کردن بنیاد رسالت است.