Перейти в канал

متن فرمایشات

74
اگر ابوهریره را از دایرهٔ مستندات برادران عزیز اهل سنّت و جماعت خارج کنیم چیز کمی ته آن می‌ماند، چون اول ابوهریره است بعد عایشه است بعد دیگر پایین‌تر می‌آید؛ عبدالله ابن عباس است که دوجانبه است، هم شیعه و هم سنّی او را قبول دارد. 🔷این درس چه می‌گوید؟ ابوهریره می‌گوید پیغمبر به پیشگاه خدا عرض کرد که خدایا محمد هم یکی از افراد بشر است و مانند سایر افراد غضبناک می‌گردد، من با تو پیمان بسته‌ام، پیمانم را نخواهم شکست که من هر مؤمنی را اذیت کنم یا به او فحش دهم یا لعنت کنم یا تازیانه بزنم، این عمل را کفارهٔ گناهان او قرار دِه. 🔷متن را برایتان بخوانم: «اَللَّهُمَّ اِنَّمَا مُحَمَّدٌ بَشَرٌ يَغْضِبُ كَمَا يَغْضِبُ الْبَشَرُ وَ اِنِّي قَدِ اتَّخَذْتُ عِنْدَكَ عَهْداً»، عهدش چه بود؟ «اِنَّكَ لَعَلىٰ خُلُقٍ عَظيمٍ» بود! قرار بود پیغمبر عصبانی نشود، حالا طبق این روایت و حدیث پیغمبر رحمةللعالمین، هم به مردم عصبانی می‌شود، هم ناسزا می‌گوید و هم آنها را اذیت می‌کند. ببینید همه چیز در آن هست. 🔷«فَاَیُّمَا عَبْد آذَيْتُهُ اَوْ سَبَبْتُهُ»، سبّ یعنی لعنت، فحش. «اَوْ لَعَنْتُهُ اَوْ جَلَدْتُهُ» شلاقش زدم، «فَاجْعَلْهَا كَفَّارَةً وَ قُرْبَةً تَقَرّبِهَا اِلَيْكَ» می‌گوید اگر من این کار را کردم تو او را ببخش. 🔷ببینید اصلاً طرح این مسئله شخصیت خاتم الانبیاء را چقدر لکه‌دار می‌کند! از اینطرف در خُلق و خوی او معرفی می‌کنند و می‌گویند که هرگز کسی پیغمبر را عصبانی ندیده، و از اینطرف دارد اعتراف می‌کند بقول ابوهریره و به مستندات اکثریت قاطع اهل اسلام که می‌گوید من مثل همه افراد بشر عصبانی می‌شوم. 🔷قرار نیست پیغمبر مثل همه افراد عصبانی بشود! پیغمبر همیشه در حال قضاوت است، می‌گوید «قاضی نباید خشمگین باشد»، پیغمبر دائماً برای امت در حال قضاوت است! می‌گوید حالا اگر از دست من در رفت و «آذَيْتُهُ» اذیتش کردم عبدی را، «سَبَبْتُهُ» به او فحش دادم، «لَعَنْتُهُ» لعنش کردم، «جَلَدْتُهُ» شلاقش زدم، تو کفاره گناهانش قرار بده. بله، اگر پیغمبر زد جبران حسابش با خداست، اما اینکه خود پیغمبر اعتراف کند که «من این کارها را می‌کنم» خیلی سنگین است. -------------------------------------------------- درس دوم: 🟡ما را از بیراهه‌ها بردند تا فرمانروای هستی را نشانمان دهند، اما خدا کوچک شد و رسولانش مطرود گردیدند. - «عَنْ عَائِشَةَ وَ عَنْ ثَابنْ اَنَسٍ اَنَّ النَّبِيَّ مَرَّ بِقَوْمٍ يُلَقِّحُونَ فَقَالَ‏ لَوْ لَمْ تَفْعَلُوا لَصَلُحَ‏ قَالَ فَخَرَجَ شِيصاً فَمَرَّ بِهِمْ فَقَال مَا لِنَخْلِكُمْ قَالُوا قُلْتَ كَذَا وَكَذَا قَالَ‏ اَنْتُمْ اَعْلَمُ بِأُمُورِ دُنْيَاكُمْ». 📚کتاب الصواعق المُحرِقه صفحه ۱۰۸، کتاب صحیح مسلم جلد ۷ کتابُ الفضائل، کتاب سنن ابن ماجه جلد ۲ است. 💮این درس از عایشه مادر بزرگوار یک میلیارد مسلم جهان است. هم از عایشه و هم از ثابت ابن اَنَس نقل کرده است که «اَنَّ النَّبِيَّ مَرَّ بِقَوْمٍ يُلَقِّحُونَ فَقَالَ‏ لَوْ لَمْ تَفْعَلُوا لَصَلُحَ‏ قَالَ فَخَرَجَ شِيصاً فَمَرَّ بِهِمْ فَقَال». خب چه می‌گوید؟ می‌گوید که در داستان تلقیح درختان، پیغمبر عده‌ای را دید که مشغول تلقیح درخت خرما بودند. تلقیح را که دیگر می‌دانید چیست، یعنی نرَه، یک چیزی به نام نرَک هست که می‌بُرند و در یک شکافی به نام ماده قرار می‌دهند که همان کار توالد و تناسل را می‌کند، درختی که بار نمی‌دهد این کار را می‌کنند، یک تکه از یک درخت بارور را می‌کَنند، بعد در آن یکی درخت یک شکاف می‌دهند و این را داخل شکاف می‌کنند. 💮پیغمبر گفت برای چه این کار را می‌کنید؟ گفتند همان تلقیح و گردافشانی است که در درخت خرما انجام می‌دهند. پیغمبر گفت اگر این کار را ترک کنید بهتر است، همه دست کشیدند. پیغمبر برای زایش درخت آمده نه برای افساد درخت! چقدر از پیغمبر حدیث و روایت داریم که درخت بکارید! خب حالا دقت کن که چه شد؛ در نتیجه در آن سال محصول خرما فاسد گردید! 💮ببین چطوری می‌خواهند نشان بدهند که پیغمبر علم غیب ندارد، وصل به وحی نیست و هر چه هست دحیة ابن خلیفه کلبی است. ببین چقدر قشنگ ماهرانه نقش بازی می‌کنند! من از پیغمبر دفاع می‌کنم، من می‌گویم پیغمبر مبرّای از اینهاست، اما دینمان را چکار کنیم؟ اسلام در تسخیر اینهاست، بیا تکلیف این را روشن کن واِلّا ائمه و پیغمبر جایشان روی سر بنده و شماست. 💮درخت‌ها خراب شد، موضوع را به گوش پیغمبر رساندند و پیغمبر فرمود که «آنچه در گردافشانی درخت و نخل‌ها برای شما گفتم رأی شخصی بود و شما هر مورد که می‌خواهید عمل کنید».