76
ابن کوّاء به علی گفته «وَ هُوَ عَلَى الْمِنْبَرِ» علی روی منبر بود. ابن کواء گفت «يَا اَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ اَخْبِرْنِي عَنْ ذِي الْقَرْنَيْنِ أَ نَبِيّاً كَانَ اَمْ مَلَكاً»، ذیالقرنین که بعضیها میگویند کورش کبیر بوده و در قرآن هم اسمش آمده، ابن کواء پرسید و گفت که آیا پیغمبر بوده یا فرشته بوده؟ و گفت خبر بده که در معادلات ساختاری چگونه بوده است.
🔶«فَقَالَ لَهُ عَلِيٌّ لَمْ يَكُنْ نَبِيّاً وَ لَا مَلَكاً» علی میگوید نه فرشته بود و نه شاه بود بلکه «كَانَ عَبْداً اَحَبَّ اللهَ فَاَحَبَّهُ» این یک خاصیّتی داشت که خدا را دوست داشت و خدا هم او را دوست داشت.
🔶«اِنَّمَا سُمِّيَ ذُو الْقَرْنَيْنِ لِاَنَّهُ دَعَا قَوْمَهُ اِلَى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَضَرَبُوهُ عَلَى قَرْنِهِ» میگوید علت اینکه اسمش را ذوالقرنین گذاشتند چون او مردم را بسمت خدا دعوت میکرد و مردم هم او را زدند و با شمشیر نابودش کردند «ثُمَّ عَادَ اِلَيْهِمْ» و خداوند دوباره او را برانگیخت. یعنی میخواهد بگوید عمل این خیر است و نیاز نیست که شاه باشد یا فرشته باشد یا صاحب اموال و طلا و نقره باشد، نه، میگوید استقامتش در انتظار و در بیعتش با ذات اقدس اینگونه بود که وقتی نابودش میکردند خدا او را زنده میکرد و دوباره بسمتش میرفت، یعنی نمیگفت که هنوز جای زخمهایم من را آزار میدهد و دوباره بسمتش میرود.
🔶این عین همان «عبادت بعد از بداء» است، یادت هست یک درس داشتیم که میگفت «عبادت بعد از بداء بهترین عبادت است» یعنی الآن یک بدائی حاصل شد همه در پیمایش انتظار دلسرد، دلمرده و بیانگیزه میشوند، از این به بعد چه کسی مرد میدان است.
خدانگهدار