99
✏متن فرمایشات:
متفرقه 27-11-99
کلاس دوشنبه
بیانات معلّم خیر تحت عنوان:
«هشدارهایی برای آنها که درسها را عملی نمیکنند.»
💠مشق شب چیست؟ کودک از مدرسه که میآید معلم به او مشق گفته که درس کلاس را بنویسید تا فراموش نکند. فایده املاء هم این است که از مسیر گوش میشنود و از طریق دست و چشم پیاده میکند.
💠انشاءنگاری برای همه مطرح است و برای منتظر، انشائات بسی خطیر است. ما آنچه را که آموختهایم بکار میبندیم، کسی که درسش را خوب نخوانده رفوزه میشود.
💠ما در حوزه انتظار مردودی زیاد داشتیم و داریم و خواهیم داشت! علت تطاول غیبت هم همین است که باید کسانی که طی سالهای قبل یا دهههای قبل با ما بودند و هنوز خودشان را نشان ندادند مواضعشان مشخص بشود.
💠براستی چگونه انسان از کلاس خارج میشود؟ پیشگیری کنیم، واکسن بزنیم اگر که میخواهیم منتظر باشیم!
💠آیا لقمان نگفت «ادب از کی آموختی، از بیادبان»؟ ما از بیادبهای داخل کشتی انتظار ادب بیاموزیم، یعنی خلافها و اشتباهات آنها را ملاحظه کنیم و از مسیر خودمان دور کنیم.
💠کل اشتباهاتی که خوارج ما کردند همین بود که خواندند و عبور کردند! طرف میآمد و میگفت «مادر نزائیده کسی که این حرفها را بزند!»، هر کس نگاه میکرد میگفت که این شاگرد اول است ولی در اولین دستانداز افتاد چون فقط گوش داده بود عمل نکرده بود. عمل کردن سخت است!
💠در آن حدیث یادتان هست که «اَلنَّاسُ كُلُّهُم هالِكُونَ الَّا العالمونَ» مردم همه نابود هستند مگر آنهایی که میدانند یعنی درس خواندند، «وَ العالمونَ كُلُّهُم هالِكُونَ الَّا العاملونَ وَ العاملونَ كُلُّهُم هالِكُونَ الَّا المخلِصونَ»، آنهایی که عمل میکنند، تازه آنهایی هم که عمل میکنند در دستانداز که میافتند همه چیز برای آنها زیر سؤال میرود، میبینی با یکی دعوایش شده خاک برمیدارد و روی اعتقاداتش میریزد!
💠آمده دم درِ خانه، من بودم یا نبودم، برمیگردد و دیگر نمیگذارد که جوهر این آمدن خشک بشود، سریع به فلانی تلفن میزند که «ما که خیری از این آقا ندیدیم!»
من نگرانم که این افراد روی اعتقادات آنهایی که قبولشان دارند تأثیر منفی بگذارند.
💠بعد از ما که دایرةالمعارف هست، ما جانشینی نداریم که اینها طمع کرده باشند مثل حواریون پیغمبر زودتر پیغمبر را بکُشند تا سفرهاش را تصاحب کنند. ما سفرهای نداریم! این سفرۀ انتظار هزاران سال قدمت دارد و صاحبش هم «هو» است همان اشاره است!
💠ولی بچهها در آزمایشهای بسیاری افتادند که اینها مشقهای شبشان بود! وقتی که بین سرگروه و معلم امر دایر شد، و آنقدر این دو تا در وجودشان جا گرفته بود که آخرش سرگروه را انتخاب کردند و بعد هم میگویند نه، اینطوری نبوده! بله، مواضع بعدشان مشخص شده.
💠من به شما بگویم که اشتباه ابنملجم را ما میتوانیم تکرار کنیم! ابنملجم در جنگهای بسیاری در کنار علی بود و اینها هم در دهههای گذشته کنار ما بودند و با ما هم به زندان رفتند ولی از همان روز اول نگاهشان نگاه سیاستمدارانه بود که ببینند آیا این حرکت سفرهای دارد نان و آبی دارد؟ برای همین وقتی که بحث میشود میگویند که ما از این آقا نان و آبی بدست نیاوریم.
💠اصلاً برای نان و آب آمده بودند! بعد هم که خود به خود از مدیریت جلسهها خلع شدند، حالا از طریق کانال باید مراقب باشید که در شما تأثیر منفی نگذارند، الان ممکن است که در معارضه با معلم موضعگیری مستقیم نکنند گرچه شیطنت میکنند، دو پهلو حرف میزنند و مواضع آلوده دارند.
💠اما خیلی از بچههایی که منتظر هستند و هوادار من هم نمیخواهم باشند، من یک معلم بیشتر نیستم، من نه خدا، نه پیغمبر و نه امام هستم، همیشه هم گفتهام یک معلم، یک محقق و یک کاشف هستم! چون ادعا ندارم پس طمع هم ندارم؛ نه میخواهم لشکر درست کنم، نه میخواهم که سوار مردم بشوم و نه میخواهم که پول کسی را بگیرم.
الحمدالله من مرجع طیف فقرا و گرفتاران هستم، هر کسی که دور من میآید باید من یک چیزی هم به او بدهم.
💠در کل این «اَلدَّرْسُ حَرْفٌ وَ التَّکرارُ اَلفٌ» را جدی بگیرید، یعنی درسی که گفته میشود (بخاطر کثرت دروس که الان چند هزار نسخه هست) انسان یادش میرود باید تکرار کند. اگر تکرار کنی بدرد خوارج مبتلا نمیشوی، به چالشهایی که نزدیکان من افتادند، کسانی که با ما به زندان رفتند و بعد بیرون آمدند، توقعات داشتند و دیدند نرسیدند گفتند «عمرمان به هدر رفت!»