Перейти в канал

متن فرمایشات

69
- «عَنْ على ابن ابیطالب قال لَمَّا كُنَّا بِخَيبَر سَهِرَ رسول الله (ص) فى قِتال المشركين فَلَمّا كانَ‏ مِنَ الغَد و كان مَع صلاة العصر فوَضَعَ رَاْسَهُ فِي حَجْرِي فَنام فَاستَثقَلَ فَلَم يَسْتَيْقِظُ حتّى غُرُوبِ الشَّمْسِ فَلَمَّا اسْتَيْقَظَ مَعَ غُرُوبِ الشَّمْسِ قُلْتُ يَا رسول الله ما صَلَّيْتَ صَلَاةِ الْعَصْرِ كَرَاهِيَةَ اَن اُوقِظَكَ مِنْ نَوْمِک فَرَفَعَ رَسُولُ الله (ص) يَدَيْهِ و قال اللَّهُمَّ اِنَّ عَبْدَكَ تَصَدَّقَ بِنَفْسِهِ عَلى نَبِيكَ فَارْدُدْ عَلَيْهِ شُرُوقَهَا». 📚کتاب کنزالعمال از متقی هندی مربوط به قرن دهم هجری از بزرگان روات اهل‌ سنّت و جماعت، جلد ١٢، صفحه ۳۴۹ حدیث ٣۵٣۵٣، از امیر است. ♦️«عَنْ على ابن ابیطالب: لَمَّا كُنَّا بِخَيبَر سَهِرَ رسول الله فى قِتالِ المشركين» در جنگ خیبر کنار پیغمبر بودیم، «فَلَمّا كانَ‏ مِنَ الغَد و كان مَع صلاة العصر فوَضَعَ رَاْسَهُ فِي حَجْرِي فَنام فَاستَثقَلَ» علی ابن ابیطالب می‌گوید: بعد از ظهر بود پیغمبر زمان جنگ خسته بود سرش را روی زانوی من گذاشت و خوابید، «فَلَم يَسْتَيْقِظُ» بیدار نشد «حتّى غُرُوبِ الشَّمْسِ» تا اینکه آفتاب غروب کرد «فَلَمَّا اسْتَيْقِظَ» بیدار شد، «مَعَ غُرُوبِ الشَّمْسِ قُلْتُ» من به پیغمبر گفتم «يَا رسول الله ما صَلَّيْتَ صَلَاةِ الْعَصْرِ» نماز عصر نخواندیم. ♦️«كَرَاهِيَةَ فَرَفَعَ رَسُولُ الله يَدَيْهِ و قال اللَّهُمَّ اِنَّ عَبْدَكَ تَصَدَّقَ بِنَفْسِهِ عَلى نَبِيكَ فَارْدُدْ عَلَيْهِ شُرُوقَهَا» پیغمبر دستش را بالا گرفت و به خدا گفت: علی من را بیدار نکرد حیفش آمد، دلش نیامد و وقت نماز عصر سپری شد، حالا خورشید را به اندازه نماز عصر برگردان. این جزء معجزات است، حالا کاری به این نداریم که چه کسی دیده و چه کسی شنیده است، اما مسئله مهم و آنچه که باعث می‌شود این دنده را شل کند این است که پیغمبری که نماز مطلق است چطور وقت نماز خوابش می‌برد؟ ♦️طبق آن سندی که داشتیم پیغمبری که موقع نماز شب، که نماز واجب نیست، آمده درِ خانه‌ علی و با او دعوا می‌کند که بلند شو چقدر می‌خوابی، که علی هم می‌گوید خواب بودم خدا خواست. حالا چطور می‌شود که پیغمبر خوابش برد؟ ♦️اینها سوالاتی است که تاریخ و نسل‌های هوشیار و بیدار می‌کند، عقل سؤال می‌کند، مگر عقل ضامن وحی نیست؟ گفت هر چه را که عقل پسندید و قبول کرد وحی اعلام می‌کند. بنابراین پیغمبر خوابش برد! ♦️یعنی این را می‌خواهم بگویم این معجزه که اسم آن «ردُّ الشمس» است یعنی برگرداندن خورشید، ما قبول داریم که پیغمبر یک چنین قدرتی داشت ولی این بُعدش را چه کار می‌کنید که چگونه ممکن است که جبرائیل که همیشه حمایل و همراه پیغمبر است موقع نماز عصر بیدارش نمی‌کند که بعد مجبور بشود که خورشید به این عظمت و با این فاصله را به اندازه دو ساعت جابجایش کند؟ -------------------------------------------------- درس چهارم: 🟡تفاوت بین قرآن علوی و عثمانی در ارائه ظواهر و بواطن آن است. - «اِنَّ الْقُرْآنَ اُنْزِلَ عَلَى سَبْعَةِ اَحْرُفٍ ما مِنها حَرفٌ اِلَّا لَهُ ظَهرٌ و بَطنٌ و اِنَّ عَلِيَّ اِبنَ اَبي طالِبٍ عِندَهُ عِلمُ الظّاهِرِ والباطِنِ». 📚کتاب حِلیةُ الأولیاء جلد ۱ صفحه ۶۵، کتاب تاریخ دمشق جلد ۴۲ صفحه ۴۰۰، از منابع اهل سنت است و از منابع شیعه؛ کتاب مناقب ابن شهر آشوب جلد ۲ صفحه ۴۳، کتاب بحارالانوار جلد ۴٠ صفحه ۱۵۷ حدیث ۵۳ است. 🌀عبدالله ابن مسعود نقل می‌کند: «اِنَّ الْقُرْآنَ اُنْزِلَ عَلَى سَبْعَةِ اَحْرُفٍ» قرآن بر هفت پایه نازل شده است، علت این هم که پیغمبر هفت کاتب دارد چون هفت مدل نازل شده است، هر کس برای خودش، هر کس ساز خودش را زده! اگر ساز خودشان را نمی‌زدند علی مجبور نبود که در چند قدمی تسخیر دمشق شکست را بپذیرد و سرافکنده وارد کوفه شود. 🌀«ما مِنها حَرفٌ اِلَّا لَهُ ظَهرٌ و بَطنٌ»، هر حرفی یعنی هر یک از این هفت رشته دارای کلام خاصی هستند؛ ظاهر و باطنی دارند، «و اِنَّ عَلِيَّ اِبنَ اَبي طالِبٍ عِندَهُ عِلمُ الظّاهِرِ والباطِنِ». 🌀عبدالله ابن مسعود، هم از روات اهل سنت است، هم از مفسرین معروف قرآن است، هم از قراء است و هم از یاران اصلی پیغمبر است که این گونه از علی تعریف می‌کند و می‌گوید: «و اِنَّ عَلِيَّ اِبنَ اَبي طالِبٍ عِندَهُ عِلمُ الظّاهِرِ والباطِنِ» یعنی آن هفت کاتب کشک است و قرآن علی درست است! 🌀قرآن علی کجاست؟ در خانه‌های مردم است؟ نه! این قرآن حکومت حضرات خلفاء است! آنها به زور این کتاب را به عنوان بازمانده پیغمبر و محصول وحی تدوین کردند. هر چه هم علی داد زد صدایش به جایی نرسید چون علی، غریب، مظلوم و بی‌کس است، علی همه جربزه و قدرتش را داد و برای بقیه کشورگشایی کرد، اینها آمدند سر سفره نشستند.