92
خانه بود و بیرون نیامد! باز یکی دو نفر از جمله همین زبیر معروف پسر عمه علی بیرون آمدند، همه اینها روی اعتراض به نحوه انتخاب خلیفه در خانه علی متحصن بودند و بیرون آمدند.
مخالفین به زبیر حمله کردند چون زیاد بودند دیگر، شمشیرش را گرفتند خرد کردند و دستگیرش کردند ولی علی بیرون نیامد!
🔸یعنی اینقدر محصور بود اینقدر از حمایت خدا ناامید بود در خانه ماند تا درب خانه را سوزاندند و بعد هم حمله کردند ریختند و او را گرفتند.
🔸این چیزی است که نوشته‌اند، شیعه و بعضی از اهل سنّت هم نوشته‌اند؛ که به گردن علی طناب انداختند، چهل مرد او را می‌کشیدند، فاطمه بین در و دیوار بیهوش افتاده بود و محسن او سقط شده بود، به حال که آمد و اول سؤالی که کرد گفت علی کجاست؟ نگفت که آخ بدنم درد می‌کند، بدنم سوخته، بچه‌ام سقط شده، خونریزی دارم، له شدم، اینها را نگفت. گفت که علی کجاست؟ گفتند علی را بردند! بعد به همان خادمه‌اش فضه گفت: ای فضه مرا بغل کن در آغوش بگیر تا من به حمایت از علی بروم.
🔸خب این چه هبه‌ای است؟ چه کادویی است؟ چه بخششی است؟ چه عنایتی است؟ بدرد علی چه خورد؟ جز اینکه برای علی دشمن درست شد.
🔸یادت هست در آن نسخه ابی‌عبداللهِ مظلومِ غریبِ عطشانِ عریان، مردم را صدا زد و گفت چه کرده‌ام؟ حلالی را حرام کردم یا حرامی را حلال کردم؟ خونی را ریخته‌ام؟ گفتند: نه! تو اصلاً گناه نکردی «بُغْضاً لاَبِیکَ» ما فقط با علی دشمن هستیم.
🔸ببین علی بنده‌خدا! برای همین همیشه علی اعتراض خودش را اعلام می‌کرده، ما در چند جا مصادر را جمع کردیم یادتان که هست! «اِنَّ عَلِيَّ بنَ اَبي طالِبٍ كانَ هِبةَ الله لِمُحَمَّدٍ».
--------------------------------------------------
درس چهارم:
🟡عشق‌بازی با دنیا سبب وابستگی‌های کاذب می‌شود و واپس زدن‌های سخت.
- «فَاِنَّمَا اَهْلُ الدُّنْيَا يَعْشَقُونَ الْاَمْوَالَ فَمَنْ لَمْ يُزَاحِمْهُمْ فِيمَا يَعْشَقُونَهُ كَرُمَ عَلَيْهِمْ».
📘کتاب بحارالانوار علامه مجلسی جلد ۶۸ صفحه ۲۲۹ است.
♻️امام بزرگوار سیدالساجدین زین‌العابدین، قرّةالعین ناظرین گفت: «فَاِنَّمَا اَهْلُ الدُّنْيَا يَعْشَقُونَ الْاَمْوَالَ فَمَنْ لَمْ يُزَاحِمْهُمْ فِيمَا يَعْشَقُونَهُ كَرُمَ عَلَيْهِمْ» مردم عاشق اموال هستند. ببینید نگفت عاشق دنیا هستند! چرا؟ برای اینکه مردم با دنیا فامیل هستند، زن و بچهٔ دنیا هستند. مادرخرج، دنیاست و ماشین مولّد بشر، غیبت است، ایرادی نمی‌شود گرفت بر اینکه دنیاطلب هستند مادرشان را دوست دارند، علی هم گفت مردم چنان به دنیا چسبیده‌اند مثل کودک که به پستان مادر چسبیده است.
♻️ابی‌عبدالله هم که گفت، چه گفت چه؟ گفت که مردم دنیاپرست هستند «النَّاسُ عَبِیدُ الدُّنْيَا» مردم بندگان پیشِ پا افتاده دنیا هستند «النَّاسُ عَبِیدُ» عباد نگفته ها! عباد مال خداست عبید مال دنیاست، یعنی خیلی پست هستند.
♻️«النَّاسُ عَبِیدُ الدُّنْيَا وَالدِّینُ لَعقٌ عَلَی اَلْسِنَتِهِمْ» دین لقلقه است، برای قسم است، برای سفره است، برای بازار گرمی است، برای نان است ولی اینجا می‌گوید «يَعْشَقُونَ» عاشق اموال هستند بخاطر اینکه اموال مظروف است و دنیا ظرف است، در دنیا قرار می‌گیرد.
♻️آن مثلث را دقت کن؛ «دارالغرور، متاع‌الغرور، بِالله‌الغَرور».
- دارالغرور ظرف است.
- متاع‌الغرور همین چیزی است که دارد می‌گوید، «اموال است».
- بِالله‌الغَرور هم که معنویات است.
متاع‌الغرور مادیات است که داخل ظرف غیبت است و بِالله‌الغَرور معنویات است.
می‌گوید که اگر کسی مزاحم اموال مردم نشد و مردم حالشان را بردند، مردم هم با او رفیق می‌شوند.
♻️حالا روی بحث قبلی برویم، ببین علی بنده‌خدا، علی آمد مزاحم چه شد؟ «مزاحم عشق‌بازی مردم! نه با اموال بلکه با بت‌های آنها»، بُتی که در بیرون سنگی، خرمایی، چوبی و فلزی است و در درون هم منیّت و خودیّت است، با اینها در افتاد، شمشیر بلند کرد علی شد مزاحم اینها.
♻️طبق همان نسخه‌ای که قبل از این خواندم لذا همه آنها به علی اعتراض و ایراد داشتند، گله داشتند و علی را نمی‌خواستند، خود علی هم روز آخر در منبر گفت، یادت هست؟ گفت خدایا این مردم علی را نمی‌خواهند و من هم اینها را نمی‌خواهم، من را ببر و آن کسی که مردم لایق‌شان هستند و دوستشان دارند برایشان بیاور، من را هم ببر «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَة» من را هم پیش خودت ببر.
♻️برای همین تنها مقتولی که دنبال قاتلش می‌گشت علی بود، همیشه مقتول از قاتل فرار می‌کند ولی علی به دنبال قاتلش می‌گشت، اول ماه رمضان که می‌شد روی منبر می‌گفت تا نوزدهم چقدر مانده است؟ ابن‌ملجم کجایی بیا راحتم کن! چون علی دیگر در زندگی دنیای مردم جایگاهی نداشت.
خب گفت «هر کس که مزاحم مردم نشد مردم دوستشان دارند».