Перейти в канал

متن فرمایشات

107
⬅️پیغمبر در چهل سالگی مبعوث به رسالت شد. خب حالا من از تاریخ سؤال می‌کنم شما شنونده و هیئت نظّار باشید؛ آیا پیغمبر از عمر خود خیر دید؟ متشرعه می‌گویند بله! پیغمبر خودش جامع‌ُالخیر بود. قبول اما باید دلیل بیاورید، ما هم برای رد کردن دلیل می‌آوریم. ⬅️خیرِ پیغمبر چه بود؟ می‌گویند رسالتش بود، «لَقَد مَنَّ اللهُ عَلَى المُؤمِنينَ اِذ بَعَثَ فيهِم رَسولاً مِن اَنفُسِهِم يَتْلُو عَلَيهِم آياتِهِ» خدا منّت گذاشته رسول فرستاده، دست این خدا درد نکند، خاک این پیغمبر روی چشممان، نتیجه‌اش چیست؟ پیغمبر آمد که امت وحشی را آدم کند، آیا کرد؟ کربلا نشانگر آن است که توحّش در بین مسلمین در اوج خود قرار داشت. متدیّن بیاید جواب بدهد، ما داریم محاجّه می‌کنیم. ما دین‌مَدار بودیم، ما دین‌سالار بودیم، دلایل، ما را به اینگونه کشاند، شما دفاع کنید! ⬅️آیا پیغمبر از عمر خودش خیر دید؟ پیغمبری که چند روز قبل در اسناد و مدارک دینی خواندیم که رسماً گفت اگر پول خدیجه و شمشیر علی نبود، رسالت و اسلامی نبود، خب پس خیر پیغمبر رفت در پول خدیجه و شمشیر علی، خدیجه که بی‌کفن با عبای پیغمبر دفن شد و علی مظلوم ما هم بیچاره مورد هجوم اولین تا آخرین قرار گرفتند. ⬅️پیغمبر اگر خیر دید نباید نوه‌اش حسین که به دنیا می‌آمد، پیغمبر دارد لبخند می‌زند، بچه دست به دست می‌گردد افتخار می‌کند که این حسین من است که یک دفعه جبرائیل می‌آید در کاسه کوزه‌اش می‌زند و می‌گوید این را می‌بینی؟ تکه‌ تکه‌اش می‌کنند! آیا این خیر است؟ بعد به فاطمه می‌گوید و فاطمه غش می‌کند! ⬅️آیا این خیر است که نتواند وصیّ خود را در جامعهٔ اسلامی غالب کند؟ آیا این خير است؟ پیغمبر از عمرش خیر دید؟ این خیر است که در جمع صحابی خاص می‌خواهد وصیت بنویسد، به او خل و چل و دیوانه می‌گویند؟ ها؟ آیا تاریخ را می‌شود عوض کرد؟ ننگ را با رنگ نمی‌شود پاک کرد! پس خیر وجود ندارد. ⬅️آیا علی از عمرش خیر دید؟ ها؟ یک عمری که در جبهه‌ها گوشتِ لب توپ بود، سپرِ بلای اسلام بود و بعدش هم که پیغمبر را کشتند آمد بر کرسی غدیر بنشیند، دید اوه! شب قبل، کار تمام شده بوده؛ دوختند و بریدند و اتو کردند و لباس تنِ آقا کردند! ⬅️آیا قرآن از دست کاتبینش خیر دید؟ ها؟ آیا قرآن خیر دید رفت بالای نیزه با علی جنگید؟ این معاویه نبود که در صفّین با علی جنگید بلکه این قرآن بود! قرآن علی را زمین زد! علی فریاد کشید بابا این کاغذ است قرآن من هستم. گفتند برو بنشین سر جایت! تمام گارد محافظش که تا دیروز فدایی او بودند شمشیرها را رو به قلبش کشیدند و گفتند حرف بزنی تکه تکه‌ات می‌کنیم، ابن‌ملجم از آنجا درست شد. ⬅️آیا حسین خیر دید؟ آن وقت تو می‌خواهی بروی کربلا، مشهد مشرفهٔ ابی عبدالله خیر ببینی؟ خودش بندهٔ خدا خیر ندید، آخر اینجا جایگاه خیر نیست! ✅خب نتیجه چه شد؟ نتیجه این است که چون اینجا خیر وجود ندارد، برندهٔ میدان کیست؟ «قَبَّلَ الشَّيْطَانُ» شیطان رجیم برنده است! حالا این هم بگذار باز در موضوع اینکه ما در گناه اختیار نداریم. چرا اختیار نداریم؟ چون شیطان برندهٔ میدان است. چرا شیطان برندهٔ میدان است؟ چون خیر وجود ندارد. چرا خیر وجود ندارد؟ چون ظرفِ غیبت، ملعون است به نصّ احادیثی که خدا فرمود «دنیا را لعنت کردم و هر چه در آن هست لعنت شده است». امیدوارم اینهایی که من می‌خوانم هدر نرود! حلالتان نمی‌کنم، راضی نیستم از شما اگر ببینم که با این اسناد و مدارک در کانال‌ها و در کلاس‌هایتان بازی می‌کنید، با عمر من بازی می‌کنید، راضی نیستم! -------------------------------------------------- درس سوم: 🟡فرمود: ریشهٔ بنی‌آدم از خوراکی‌هاست، قوم و خویش انسان تغذیهٔ اوست. - «اَكْرِمُوا النَّخْلَةَ فَاِنَّهَا عَمَّتُكُمْ». 📕کتاب بحارالانوار جلد ۶۳ صفحه ۱۴۲، از امام صادق است. یادتان هست که من مرتب می‌گویم این مذکر و مؤنثی که در قاعدهٔ ازدواج باهم درآمیختند و ما به دنیا آمدیم، اینها پدر و مادر فرعی و مجازی هستند و اصل ما دنیا و غیبت است، یادت هست؟ یکی از اسنادش همین‌جا است. ♦️می‌گوید «اَكْرِمُوا النَّخْلَةَ فَاِنَّهَا عَمَّتُكُمْ» خرما را پاس بدارید زیرا عمهٔ شماست! ببین چقدر واضح حرف می‌زند؛ «اَكْرِمُوا النَّخْلَةَ فَاِنَّهَا عَمَّتُكُمْ». ♦️خب، خرما عمهٔ ماست، انجیر عموی ماست، انگور دایی ماست، ترب سیاه پدربزرگ ماست، این شد همان سندی که عرض کردم تو حق نداری یقهٔ والدین خودت را بگیری و بگویی «چرا من را آوردی من را بدبخت کردی، یالّا تاوانش را بده! این را بده، آن را بده»، نگو، پدر و مادر واقعی تو زمین است. ♦️«مِنْها خَلَقْناكُمْ» قرآن می‌گوید شما از اینجا آفریده شدید «وَ مِنْها نُخْرِجُكُمْ» و دوباره از اینجا برمی‌خیزید «تارَةً اُخْرى‌».