111
✏متن فرمایشات:
5947 99-12-02
🔴۱- در وقت غضب، خشونت میکند و هنگامی که آرام میشود به عذاب وجدان مبتلا میگردد.
۲- با این اوصاف نام دیگر غیبت، عصر «هَدْمُالفلاح» است و معلوم نمیشود که تکلیف شعار «قُولُوا لَا اِلهَ اِلَّا الله تُفلِحُوا» چه میشود؟
۳- فرمود: ریشهٔ بنیآدم از خوراکیهاست، قوم و خویش انسان تغذیهٔ اوست.
۴- جداسازی اجتماعات منتظران با چراغ خاموش به جهت اعتراض به حاکمیت معارضین الهیات ظهوری.
--------------------------------------------------
درس اول:
🟠در وقت غضب، خشونت میكند و هنگامی كه آرام میشود به عذاب وجدان مبتلا میگردد.
- «اِنَّ عَلِيَّ ابْنَ الْحُسَيْنِ ضَرَبَ مَمْلُوكاً ثُمَّ دَخَلَ اِلَى مَنْزِلِهِ فَاَخْرَجَ السَّوْطَ ثُمَّ تَجَرَّدَ لَهُ ثُمَّ قَالَ اِجْلِدْ عَلِيَّ ابْنَ اَلْحُسَيْنِ فَاَبَى عَلَيْهِ فَاَعْطَاهُ خَمْسِينَ دِينَاراً».
📗کتاب بحارالانوار جلد ۷۱ صفحه ۱۴۳، از امام کاظم موسی ابن جعفر زندانی بغداد شکنجه شدهٔ هارونالرشید است.
☣«اِنَّ عَلِيَّ ابْنَ الْحُسَيْنِ ضَرَبَ مَمْلُوكاً» امام کاظم گفت پدربزرگ من سیّدالساجدین زینالعابدین از دست کارهای بدِ یکی از خدمهاش عصبانی شد، بعد او را کتک زد «اِنَّ عَلِيَّ ابْنَ اَلْحُسَيْنِ ضَرَبَ مَمْلُوكاً ثُمَّ دَخَلَ اِلَى مَنْزِلِهِ فَاَخْرَجَ السَّوْطَ ثُمَّ تَجَرَّدَ لَهُ»، رفت در خانه گفت عجب کاری کردی ای علی ابن الحسین! برای چه او را زدی؟ مگر این به امر خودش، به دست خودش، به اختیار خودش بد کرده است؟
ببین این درس را بگذار در آن قسمت موضوعی که «گناه اختیار نیست و انسان بیاختیار است»، این یکی از مستندات ماست.
☣امام سجاد به منزل رفت، پشیمان و ناراحت شد، یک شلاق را برداشت آورد، غلامِ بیچاره خیال کرد ادامهٔ زدن است خودش را جمع و جور کرد، امام سجاد گفت نه، این را به دستت بگیر، لباسش را در آورد و گفت من را بزن «اِجْلِدْ عَلِيَّ ابْنَ اَلْحُسَيْنِ». خیلی درس قشنگی است، چند بُعدی است؛ این میخواهد بگوید که جبر مطلق است! آقا، شاگرد تو بد کرد و عصبانی میشوی، به خود بیا! زمینهٔ بدی را چه کسی فراهم کرده است؟ خدا.
«وَ هَدَيْناهُ النَّجْدَيْنِ» ما راه بد و خوب را باز کردیم، منتها به بعضیها خوبش را داده و به بعضیها بدش را داده.
☣خب، غلام تعجّب کرد، اول کتک خورد بعد ترسید بعد که دید امام سجاد لباسش را درآورد و شلاق را به دست او داد و گفت بزن، «فَاَبَى» غلام گفت هرگز این کار را نمیکنم، تو مولای منی آقای منی! «فَاَعْطَاهُ خَمْسِينَ دِينَاراً» به او پنجاه دینار کفاره داد، به حساب الان شاید پانصد میلیون تومان باشد.
☣درسی که زینالعابدین به تو میدهد این است که اگر اهل خانه روی اعصابت میروند خودت را کنترل کن، این شخص نیست که تو را اذیّت میکند بقول لاتهای تهران اعصابت را خط خطی میکند این عامل است و یک آمرِ بزرگ اراده کرده که در چنین ساعتی در چنین مرحلهای تو بهم بریزی.
---------------------------------------------------
درس دوم:
🟢با این اوصاف نام دیگر غیبت، عصر «هَدْمُالفلاح» است و معلوم نمیشود که تکلیف شعار «قُولُوا لَا اِلهَ اِلَّا الله تُفلِحُوا» چه میشود؟
- «اِذَا بَلَغَ الرَّجُلُ اَرْبَعِينَ سَنَةً وَ لَمْ يَغْلِبْ خَيْرُهُ شَرَّهُ قَبَّلَ الشَّيْطَانُ بَيْنَ عَيْنَيْهِ وَ قَالَ هَذَا وَجْهٌ لَا يُفْلِحُ».
📚کتاب روضة الواعظین جلد ۲ صفحه ۴٩٨، کتاب مشکاة الانوار صفحه ۱۶۹، کتاب وسایل الشیعه جلد ۴ صفحه ۴۰، از نبی مکرم اسلام حضرت ختمی مرتبت است.
⬅️پیامبر خاتم فرمود: «اِذَا بَلَغَ الرَّجُلُ اَرْبَعِينَ سَنَةً» وقتی که مَرد، مردم، به چهل سالگی رسیدند (حالا اینجا رجال میگویند، یعنی ناس، مردم)، «وَ لَمْ يَغْلِبْ خَيْرُهُ شَرَّهُ» خیرش بر شرش غلبه پیدا نکرد «قَبَّلَ الشَّيْطَانُ بَيْنَ عَيْنَيْهِ» شیطان بین دو چشمش را میبوسد «وَ قَالَ هَذَا وَجْهٌ لَا يُفْلِحُ» میگوید این صورتی است که هرگز رستگار نمیشود.
⬅️خب، از این درس چه چیزی گیر ما میآید؟ پیامبر چه گفت؟ گفت «اگر تا چهل سالگی خیر ندیدی، دیگر ندیدی»، خب تا چهارصد سالگی هم خیر نمیبینی! مگر قرآن خودش نگفت «بَقِيَّتُ اللهِ خَيْرٌ لَكُمْ، خیر مال جای دیگر است»؟ مگر نگفت که اینجا دار شرارت است رحمت ندارد؟ مگر امام صادق به آن یارو نگفت که دنبال چیزی که وجود ندارد نگرد من گشتم نبود نگرد نیست. گفت یَابن رسول الله آن چیست؟ فرمود رحمت!
⬅️خب، حالا چه شد؟ میگوید تا چهل سالگی اگر از این دارالبلا، دارالشرارة خیر به تو رسید که رسید وگرنه هیچوقت رستگار نمیشوی.
چهل، عدد کمال است یعنی میخواهد بگوید که میانگین خیر در چهل سالگیاش است، اگر رسید که رسید، نرسید، نرسید.