Перейти в канал

متن فرمایشات

108
▪️- رجب الخیر؛ اسم بی‌مسمّای این ماه است، به آن می‌گویند رجب الاَصَب یعنی اینقدر در این ماه بر مردم رحمت و برکت و مغفرت می‌بارد که نمی‌توانند جمعش کنند، هیچ سدی نمی‌تواند این باران‌ها را جمع کند، واقعاً باعث شرمساری شریعتمداران است. ای رجبِ خیر، کجا می‌روی؟ شر بنهادی به سما می‌روی؟ ما رجبیّون و به تَف خفته‌ایم خار و خسانیم، ز کف رفته‌ایم ای که ما را از ته دوزخ برون آورده‌ای آن تبارک را به زنجیرِ بلا آورده‌ای ▪️- اینها خیلی معانی دارد! تمامش تک تک، شکستنِ پل‌های اعتقادی ماسبق است؛ «دیو چو بیرون رود فرشته درآید» اول باید این دیوِ قدمت یافتهٔ هزاران ساله را از دل بیرون کنی تا فرشتهٔ «هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ، لَا شَريكَ لَهُ» در وجودت جا بگیرد. این صدای وامصیبت را شنو، ای قهرمان! ▪️- قهرمان آدم‌کشی است این خدا، قهرمان گرسنه نگه داشتن مردم است این خدا، قهرمان آوردن کروناست این خدا! این صدای وامصیبت را شنو، ای قهرمان ناله‌های اهلِ ذلّت را بخوان، ذات الاَمان ▪️- گفت هر کس به ریسمان من چنگ بزند در امان من است، همهٔ انبیاء طلایه داران توحیدِ زمینی بودند به هیچ کدام از آنها هم رحم نکرد، گل سرسبد جنایتش هم ابی‌عبدالله بود. ➖➖➖➖➖ ▪️- عریضهٔ من و تو این است، به هیچ کس عارض نشوی، فقط خودش: استخوان‌ها را شکستی، ای خدا ضجّه‌ها در سینه بستی، صاحبا دردهایت در تزاید آمده فقر و نابودی به اعلی آمده این غریو مردم بی‌خانه‌ است! ▪️- هر چه بیشتر فشار به مردم می‌آید به اطراف شهر و حومه پناه می‌برند، کسی‌که اجازه‌نشین مرکز شهر بوده الان مجبور است عقب عقب برود تا دامنهٔ شهر. این غریو مردم بی‌خانه‌ است التماسِ ملّتِ آواره است خانه‌ها را بین کسادی داده است سفره‌هایش خالی و غم داده است ▪️- سفره را پهن می‌کند قبل از اینکه آب و غدا توی گلو برود غم و غصّه و چه کنم می‌رود. هر که را بینی ز احوالِ بدش، زاریده است از فضای ملتهب در جوفِ خود غلطیده است ➖➖➖➖➖ دوستی با اهلِ خیرم آرزوست دشمنی با کوفیانم درس اوست عشق را کُشتی وجودم شعله زد عشقها بردی، درونم شانه زد ای به من آورده‌ای روی خوشِ نوریَّت از چه قضا کرده‌ای، قهر بدِ ناریَّت خلاصی بده، ای مخلصِ تو گشته وجودم بده راهِ نجاتی که سراسر شده نارم سخت است نگر زندگی ما تو کجایی؟ ▪️- ای مدیر ما، مدبّر ما، ای برنامه‌ریز ما، ای کسی که هنوز نیامده بودیم گفتی «أَ لَسْتُ اَوْلي بِكُمْ مِنْ اَنْفُسِكُمْ؟» اختیاردار شما من هستم. سخت است نگر زندگی ما تو کجایی؟ ممکن نشده عمر به راحت به چه جایی؟ ▪️- راحتی را از بندگانت گرفتی! من نمی‌دانم جواب این مردم را چه می‌خواهی بدهی؟ چرا ناله‌هایشان را نمی‌شنوی؟ چرا عریضه‌هایشان را نگاه نمی‌کنی؟ ➖➖➖➖➖ در حسرتِ یک روز سلامت همه مُردیم از غصّهٔ این وعدگهت، بی‌تب و تابیم این خلقِ تو از بس که ضرر کرده، بِمُوتند از فرط فغان ملل مسلخیان، جامعه سنگند ▪️- گورستان تشکیل دادی! - آن وقت تو انتظار داری مردم وجدان داشته باشند؟ تو برایشان وجدان گذاشتی؟ انصاف گذاشتی؟ روحیه گذاشتی؟ احساس و اعصاب گذاشتی؟ یا رب تو به فریادِ دلِ غمزدگان رس این اشکِ روان بین و به بیداد، تو کن بس گفتی که گرت لقمه حرامی به تو آمد از خوردن آن دور شو و نغمه سر آمد ▪️- بحث حرام و حلالِ لقمه است. لٰکن تو نگر رزق به هر طور، پریده ▪️- حلالش که نیست، حرامش هم نیست، اصلاً مثل اینکه این خدای زمین زمام از دستش خارج شده! لٰکن تو نگر رزق به هر طور، پریده آفت شده این فقر و فشارم که دمیده خدانگهدار #شعر #توسل