36
تُفْتَنُونَ فِي الْقُبُورِ قَالَت فَارْتَاعَ رَسُول اللهِ صَلَّی الله عَلَیه وَ سَلَّم وَ قَال اِنَّمَا تُفْتَنُ یَهُودُ قَالَت عَائِشَةُ فَلَبِثْنَا لَیَالِیَ ثُمَّ قَالَ رَسُول اللهِ صَلَّی الله عَلَیه وَ سَلَّم هل شَعَرْتِ اَنَّهُ اُوحِیَ اِلَی اَنَّکُمْ تُفْتَنُونَ فی الْقُبُورِ قالت عَائِشَةُ فَسَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّی الله عَلَیه وَ سَلَّم بَعْدُ یَسْتَعِیذُ من عَذَابِ الْقَبْرِ».
📚کتاب مسند احمد از احمد ابن حنبل جلد ۶ صفحه ٢۴٨، کتاب صحیح مسلم جلد ٢ صفحه ۹۲، کتاب سنن نسائی جلد ۴ صفحه ۱۰۴، کتاب شرح مسلم از النووی جلد ۵ صفحه ۸۵ است.
✍روات:
هارون ابن سعید، حرملة ابن یحیی. هارون نقل میکند از حرمله «اَخْبَرَنَا ابن وَهْبٍ» محدّث بالاتر «اَخْبَرنِي یُونُسُ ابن یَزِیدَ» راوی بالاتر «عَن ابن شِهَابٍ قَال حَدَّثَنِي عُرْوَةُ ابن الزُّبَیْرِ» همه اینها از عروة ابن زبیر نقل کردند که جزو بچههای زبیر است که شمشیرزن پیامبر بود، جبههگشا بود حواری بود و چندتا بچه داشت.
♦️گفت «اَنَّ عَائِشَةَ قَالَت دَخَلَ عَلَیَّ رَسُول اللهِ صَلَّی الله عَلَیه وَ سَلَّم» ابن زبیر از عایشه نقل میکند، عایشه میگوید زنی یهودی نزد من بود «وَ عِنْدِی امْرَاَةٌ مِن الْیَهُودِ»، پیغمبر بر من وارد شد. بعد اینها میگویند یهودیها نجس و کثیف هستند پس چطور یهودی در خانه پیغمبر آمده، رفیق عایشه است؟ این را در آن ظریفکاری میگویم ها! این را بگذارید پای آن درسی که چند وقت پیشها داشتیم، انگار دوتا درس داشتیم یکی مال چند سال قبل بود و یکی مال همین چند هفته قبل بود که عمَر کتب آسمانی گذشته را داشت که پیغمبر او را نهی کرد و به او عصبانی شد یعنی رقیب قرآن را به صحنه میآوری؟
♦️«وَ هِیَ تَقُولُ هَل شَعَرْتِ اَنَّکُمْ تُفْتَنُونَ فِي الْقُبُورِ» زن یهودی داشت عایشه را نصیحت میکرد و میگفت میدانید شب اول قبر در برزخ چه میگذرد؟
«قَالَت فَارْتَاعَ رَسُول اللهِ صَلَّی الله عَلَیه وَ سَلَّم» عایشه گفت پیغمبر ترسید!
زن یهودی چه گفت؟ حرفی را که میزدند که وای از برزخ، وای از شهر قبور، وای از شب اول قبر!
♦️عایشه میگوید که پیغمبر گفت «اِنَّمَا تُفْتَنُ یَهُودُ قَالَت عَائِشَةُ فَلَبِثْنَا لَیَالِیَ» عایشه این جریان را برای پیغمبر تعریف کرد چند روز گذشت، یک چند شب گذشت بعد «قالت عَائِشَةُ فَسَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّی الله عَلَیه وَ سَلَّم بَعْدُ یَسْتَعِیذُ من عَذَابِ الْقَبْرِ» عایشه میگوید تا آن موقع پیغمبر نمیگفت وای از عذاب قبر، وقتی این حرف را از زن یهودی شنید چند شب تأمل کرد بعد گفت که «اِنَّهُ اوحِیَ» راجع به عذاب قبر به من وحی شده است.
♦️اینها را پازلچینی کنید، باز هم میگویم پیغمبر دروغگو نبود بلکه الهامات مشکل داشت، حواریون پیامبر تاریخ را نوشتند و به شما رساندند که شما صحت و سقم را بتوانید تشخیص بدهید.
--------------------------------------------------
🟡درس سوم:
بدعت روزه در عاشورا که ائمه مردود دانستهاند، به تقلید از اقلیت مذهبی احیا میشود.
- «حَدَّثَنَا اَبُو مَعْمَرٍ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْوَارِثِ حَدَّثَنَا اَيُّوبُ حَدَّثَنَا عَبْدُ الله ابْنُ سَعِيدِ ابْنِ جُبَيْرٍ عَنْ اَبِيهِ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رضى الله عنهما قَالَ قَدِمَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وَ سَلَّم الْمَدِينَةَ فَرَاَى الْيَهُودَ تَصُومُ يَوْمَ عَاشُورَاءَ فَقَالَ مَا هَذَا قَالُوا هَذَا يَوْمٌ صَالِحٌ هَذَا يَوْمٌ نَجَّى الله بَنِي اِسْرَائِيلَ مِنْ عَدُوِّهِمْ فَصَامَهُ مُوسَى قَالَ فَاَنَا اَحَقُّ بِمُوسَى مِنْكُمْ فَصَامَهُ وَ أَمَرَ بِصِيَامِهِ».
📚کتاب صحیح بخاری جلد ۲ صفحه ٢۵١، کتاب کنزالعمال از متقی الهندی جلد ٨ صفحه ۵۷۵، کتاب مسند احمد از احمد ابن حنبل جلد ١ صفحه ۳۱۰، کتاب فتح الغدیر از شوکانی جلد ۱ صفحه ۸۴ است.
✍باز هم سلسله روات:
«حَدَّثَنَا اَبُو مَعْمَرٍ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْوَارِثِ حَدَّثَنَا اَيُّوبُ حَدَّثَنَا».
«حَدَّثَنَا» یعنی حدیث گفت به ما، همینطوری میگوید میرود بالا، «حَدَّثَنَا عَبْدُ الله ابْنُ سَعِيدِ ابْنِ جُبَيْرٍ عَنْ اَبِيهِ» از پدرش، باز هم سند به عبدالله ابن عباس رَضِی الله عَنْهما رسید، منظور خودش و بابایش، وقتی که اهل سنّت میخواهند به رجال گذشته احترام بکنند میگویند «رَضِی الله عَنْه»، حالا اینجا میگوید «عَنْهُما» یعنی هم عباس و هم پسرش.
💠«اَلْمَدِينَةَ فَرَاَى الْيَهُودَ تَصُومُ يَوْمَ عَاشُورَاءَ» پیغمبر به مدینه آمد روز عاشورا بود. حالا البته آن موقع به معنای دهم محرم بوده دیگر، آن موقع هنوز عاشورای حسینی نبوده.