26
✏متن فرمایشات:
6184 1400-07-24
🔵١- ويراستارى قرآن در يك شب در خانهٔ غاصبين، از اين بهتر نمیشود!
٢- فلسفهٔ وجودِ هفت كاتب چيست كه اگر يكى از آنها اشتباه كردند، كتاب ديگرى را ملاحظه كنيد!
(بازخوان از تدريس 2067)
٣- رجال ظهورى هلاكت ناپذيرند، آنها در حياتِ جاودانه میباشند!
۴- نقشهٔ «اَسْتَجِب» را پیدا کردیم ولی باز هم خبری نبود!
۵- قرآن کتاب خاموش و بیصداست و رجال ظهوری مُصحفِ گویا میباشند.
(بازخوان از تدریسهاى 4688 و 3164)
--------------------------------------------------
🔴درس اول:
ویراستاری قرآن در یک شب در خانهٔ غاصبین، از این بهتر نمیشود!
- «اِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا جَعَلَ فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجاهِلِيَّةِ وَ لَوْ حُمِيتُمْ كَمَا حَمَوْا لَفَسَدَ الْمَسْجِدُ الْحَرَامُ».
- «النَّبِيُّ اَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ اَنْفُسِهِمْ وَ اَزْواجُهُ اُمَّهاتُهُمْ وَ هَواِب لَهُم».
- «وَاللَّيْلِ اِذَا يَغْشَى وَالنَّهَارِ اِذَا تَجَلَّى وَ الذَّكَرَ وَالْاُنْثَى».
- «لَا تَرْغَبُوا عَنْ آبائِكُمْ فَاِنّهُ كُفْرٌ بِكُمْ اَنْ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُم».
- «اِنَّ کُفْراً بِکُمْ اَنْ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِکُمْ».
- «لَوْ اَنَّ لِابْنِ آدَمَ وَاديین لَابْتَغَى ثالِثاً».
- «لَوْ کَانَ لِابْنِ آدَمَ وَاديان مِن مالٍ لَابْتَغَى وادیاً ثالِثاً وَ لَا يَمْلَأُ جَوْفَ ابْنِ آدَمَ التُّرَابُ».
- «یا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ فَتُکتَبُ شَهَادَةً فِی اَعْنَاقِکمْ فَتُسْأَلُونَ عَنْهَا یوْمَ القیامة».
📚کتاب تاریخ مدینه دمشق از حافظ ابن عساکر از رجال معروف اهل سنّت و جماعت جلد ۲ صفحه ۲۲۸، کتاب صحیح بخاری جلد ۴ صفحه ۲۱۵، ٢١٦ و ٢١٨، کتاب صحیح مسلم جلد ٢ صفحه ٧٢٦ حديث ١١٩، از مستندات معروف برادران سنّی است.
1⃣ ابو دَرداء از روات اهل سنّت است و از اصحاب و انصار پیغمبر است، این آیه را خواند:
«اِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا جَعَلَ فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجاهِلِيَّةِ» تا اینجا آیه است، «وَ لَوْ حُمِيتُمْ كَمَا حَمَوْا لَفَسَدَ الْمَسْجِدُ الْحَرَامُ»، نصفی از خودش و نصف دیگر از قرآن است.
🔶عمر ابن الخطاب خلیفه رسول الله برایش عجیب و غریب بود گفت چه کسی این قرائت را به تو آموخته؟ گفت اُبَی ابن کَعب. او هم از قرآن نویسان و قراء معروف است.
گفت او را بیاور ببینم. ابی ابن کعب آمد، عمر گفت که این چه آیهای بود؟ گفتند ما همین را از پیغمبر شنیدیم.
🔶 آنقدر قشنگ نقش بازی کردند که عمر گفت خداوندا مرا ببخش و به اُبی رو کرد و گفت تو خود میدانی که خداوند علم زیادی را به تو بخشیده پس از آنچه میدانی به مردم بیاموز.
حالا این کتاب که مورد حمایت جانشین پیغمبر است در خانههای ما قرار دارد.
2⃣ یک آیه دیگری که اضافه کردند؛ گفتند یک جوانی داشت قرآن میخواند و این را میگفت: «النَّبِيُّ اَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ اَنْفُسِهِمْ وَ اَزْواجُهُ اُمَّهاتُهُمْ» تا اینجا، این «وَ هَواِب لَهُم» را اضافه کرده بود.
باز عمر یقهٔ او را گرفت و گفت این چیست که میخوانی؟ گفت این از مصحف اُبی ابن کعب یا اَبی ابن کعب است. هفت تا قرآننویس و کاتب داریم که یکی از آنها هم ایشان است و هر چه دلش خواسته نوشته است.
3⃣ باز ابن اثیر در کتاب جامع الاصول و همچنین ابو داوود در سنن و حاکم در مستدرک که همه اینها از اعاظم اهل سنّت هستند آوردهاند که این آیه را یکی از اهل کوفه از قراء میخواند:
«وَاللَّيْلِ اِذَا يَغْشَى وَالنَّهَارِ اِذَا تَجَلَّىٰ» تا اینجا، این«وَ الذَّكَرَ وَالْاُنْثَىٰ» اضافه است. دهان به دهان آموختند و به پیغمبر نسبت دادند و گفتند پیغمبر اینطوری گفته است.
🔶نسبتش دادند به اِبن اُم عَبْد که صاحب نَعلین و بالشت و آفتابهٔ پیغمبر بوده. این درج شده ها رجوع کنید، نه اینکه ما بخواهیم قضاوت کنیم تحقیر کنیم، ابدا! برای ما علی یک شخصیّت است و عمر هم یک شخصیّت است، هر چیزی که در تاریخ آمده ما میگوییم.
کسی که نعلین (کفش) پیغمبر را جفت میکرد تا پیغمبر جایی میرفت میگذاشت زیر بغلش که گم نشود و آن را ندزدند. پیغمبر میخواست بخوابد بالشتش را درست میکرد، میخواست به مستراح برود به او آفتابه میداد یعنی اینقدر به پیغمبر نزدیک بود.
4⃣ باز هم از همین آیات:
«لَا تَرْغَبُوا عَنْ آبائِكُمْ فَاِنّهُ كُفْرٌ بِكُمْ اَنْ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُم» میگفت این را میخواندیم، برای مردم جا افتاده بود.
5⃣ یکی دیگر، این را هم باز به آیهٔ توالد و تناسل و توارث چسبانده بودند:
«اِنَّ کُفْراً بِکُمْ اَنْ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِکُمْ»