Перейти в канал

متن فرمایشات

20
✏متن فرمایشات: 6182 1400-07-22 🔵۱- چنین نمازی را با این کم و کیف حتی رجال ظهوری هم نداشتند. ۲- بیکاری، عامل دین فروشی می‌باشد. ------------------------------------------------- 🔴درس اول: چنین نمازی را با این کمّ و کیف حتی رجال ظهوری هم نداشتند. - «هَلْ فِيكُمْ اَحَدٌ يُصَلِّي رَكْعَتَيْنِ بِقِيَامِهِمَا وَ رُكُوعِهِمَا وَ سُجُودِهِمَا وَ وُضُوئِهِمَا وَ خُشُوعِهِمَا لَا يَهْتَمُّ فِيهِمَا مِنْ أَمْرِ الدُّنْيَا بِشَيْءٍ وَ لَا يُحَدِّثُ قَلْبَهُ بِفِكْرِ الدُّنْيَا اُهْدِي اِلَيْهِ اِحْدَى هَاتَيْنِ النَّاقَتَيْنِ فَقَالَهَا مَرَّةً وَ مَرَّتَيْنِ وَ ثَلاَثَةً لَمْ يُجِبْهُ اَحَدٌ مِنْ اَصْحَابِهِ فَقَامَ اَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ اَنَا يَا رَسُولَ اللهِ اُصَلِّي رَكْعَتَيْنِ اَكَبِّرُ تَكْبِيرَةَ الْاُولَى وَ اِلَى اَنْ اُسَلِّمَ مِنْهُمَا لَا اُحَدِّثُ نَفْسِي بِشَيْءٍ مِنْ أَمْرِ الدُّنْيَا». 📚کتاب مناقب ابن شهر آشوب جلد ۲ صفحه ۲۰، کتاب الفصول المائة فی حیاة ابي الأئمة جلد ۴ فصل ۷۳ است. شاید این درس بازخوان باشد. ✅یک روزی دوتا شتر برای پیغمبر آوردند بزرگ و چاق و خوشگل بودند که پیغمبر به نیازمندان بدهد، پیغمبر قرعه‌کشی کرد و قرعه او اینطوری بود: «هَلْ فِيكُمْ اَحَدٌ يُصَلِّي رَكْعَتَيْنِ بِقِيَامِهِمَا وَ رُكُوعِهِمَا وَ سُجُودِهِمَا وَ وُضُوئِهِمَا وَ خُشُوعِهِمَا لَا يَهْتَمُّ فِيهِمَا مِنْ أَمْرِ الدُّنْيَا بِشَيْءٍ وَ لَا يُحَدِّثُ قَلْبَهُ بِفِكْرِ الدُّنْيَا اُهْدِي اِلَيْهِ اِحْدَى هَاتَيْنِ النَّاقَتَيْنِ» گفت یک دانه از اینها را به کسی می‌دهم که این شرایط را داشته باشد؛ دو رکعت نماز در عمرش، در قیام، رکوع، سجود و وضو، در همه اینها خشوع داشته باشد. ✅خشوع یعنی چه؟ معنا می‌کند «لَا يَهْتَمُّ فِيهِمَا مِنْ أَمْرِ الدُّنْيَا بِشَيْءٍ» خشوع یعنی اینکه از دنیا چیزی به یادش نیاید. دقیقاً مثل اتاق جراحی است که او را بیهوش کردند، کسی که بیهوش است یا به کما رفته آیا متوجه می‌شود در اطراف چه خبر است؟ خب حالا پیغمبر می‌گوید چه کسی چنین نمازی را خوانده؟ «وَ لَا يُحَدِّثُ قَلْبَهُ بِفِكْرِ الدُّنْيَا» قلب او در مسائل دنیوی نباشد، یکی از اینها را به او می‌دهم. ✅گفت چند بار تکرار کرد: «فَقَالَهَا مَرَّةً وَ مَرَّتَيْنِ وَ ثَلاَثَةً لَمْ يُجِبْهُ اَحَدٌ مِنْ اَصْحَابِهِ» هیچ کس جواب نداد. علی از بین حواریّون بلند شد و گفت: «فَقَامَ اَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ فَقَال اَنَا يَا رَسُولَ اللهِ اُصَلِّي اَكَبِّرُ تَكْبِيرَةَ الْاُولَى وَ اِلَى اَنْ اُسَلِّمَ مِنْهُمَا لَا اُحَدِّثُ نَفْسِي بِشَيْءٍ مِنْ أَمْرِ الدُّنْيَا» گفت من چنین کاری کردم. ✅حالا اینجا چندتا بحث است، چون در اسنادی که در دایرة‌المعارف ظهور موجود است دیدیم که حواس امیرالمؤمنین و خود پیغمبر پرت شده، حالا مواردش هست اشاره می‌کنم. ✅یک عده‌ای می‌گویند «اِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَ هُمْ رَاكِعُونَ» (آیه ۵۵ مائده) که می‌گویند در حق علی نازل شده؛ علی در رکوع بود فقیر آمد گفت مردم (ظاهراً بین دو نماز بود، چون در نماز که نمی‌آید بگوید) هیچ چیزی ندارم، غریب، بی‌کس، بدبخت، بیچاره‌ و گرسنه‌ هستم یک چیزی بدهید و هیچ کس چیزی به او نداد، علی دستش را به یارو اشاره کرد، یک انگشتر در دستش بود گفت بیا بردار البته حرف نزد، انگشتر را درآورد. ✅حالا می‌گویند که این انگشتر را از یکی از جبهه‌های جنگ آورده بود حالا یا مال رُم بوده یا جای دیگر که می‌گویند خیلی ارزش داشته و خیلی می‌ارزیده! اگر بگوییم نماز مستحبی بوده که به آن می‌خورد مستحبی باشد که هیچ، علی تبرئه شد و یا اینکه دو رکعت در عمرش خوانده، نگفته که همیشه خوانده‌ام؛ «اَنَا يَا رَسُولَ اللهِ اُصَلِّي رَكْعَتَيْنِ» دو رکعت در طول عمرش، هزاران رکعت خوانده و این دو رکعتش است ولی خود پیغمبر در نماز واجب داشتیم دیگر، یادتان که هست، مستندات خود اسلام است چند جا بود؛ ➖یک‌ جا در نماز بود با دستش صف پشت سری‌ها را منظم می‌کرد ➖یک‌ جا آن اول که نماز وارد شده بود داشت با علی دوتایی نماز می‌خواند بعد ابوطالب با جعفر رد می‌شدند، جعفر پسر ابوطالب و برادر علی بود، ابوطالب هم که عموی پیغمبر است، داشتند رد می‌شدند انگار دل این ابوطالب بنده خدا سوخت، دید پیغمبر هست و یک نفر یعنی یک امام هست و یک مأموم، به جعفر گفت برو پسرعمویت را دریاب، برو نماز بخوان. آدم یاد این می‌افتد دیده‌اید که موقع نماز بعضی از این خشکِ مقدس‌ها می‌گویند که «من بروم بدهی‌ام را بدهم»! بدهی چیست؟ می‌گوید بروم نمازم را بخوانم یا می‌گوید نماز را به کمرت زدی؟ حالا این