24
❇️باز گفته است که «مثل بقیه ادیان متعصب هستید». ببینید ما متعصب به عقلانیّت هستیم نه متعصب به خط فکری گذشته! الان شما به خط فکری گذشته تعصب دارید که عرض کردم یا وابسته هستید آنها به تو خط میدهند تعصبت به آنهاست، روی آن را نداری که بگویی زنده باد فلانی و فلان... یا اینکه تعصبت به این است که به خودت متعصب هستی یعنی میخواهی خودت را یک جایی مطرح کنی، آخر انگلیسیها قبلاً میگفتند که اگر بخواهی بمانی باید یک کاری کنی که مطرح بشوی حتی به فحش دادن به تو.
❇️ما به هیچ چیز تعصب نداریم. ببینید، ما تمام رگ و ریشهمان اعتقادات آبا و اجدادی بود، کَندن اینها خیلی سخت است. ببین تو الان نمیتوانی از اربابانت بکنی چون دلارها سنگین است خوشمزه است، هر کسی گیرش نمیآید، بعد ما چطور توانستیم؟ من که سی و پنج سال در کسوت آبا و اجدادیم بودم، من که از نظر حسب و نسب فرزند بیست و هفتم امام سجاد هستم، میفهمی من چه میگویم یا اینها تازه به گوشات میرسد؟ من تعصبم را کَندم و مثل یک دندان انداختم دور! من در این پایتخت ایران مجالس مهم داشتم، مساجد مهم داشتم، جمعیت زیاد داشتم، جمعیتی که در آخرین روز مانور تدریسی و توسلاتی من بود، عکس و آمارش هست و تقریباً بینظیر بود یعنی به عنوان یک تظاهرات دینی مستقل! آن وقت من تعصب به کجا دارم؟
❇️میگوید «حاضر نیستید خودتان را زیر سؤال ببرید». من اگر خودم را زیر سؤال نبرم که حرکت نمیکنم. روی این حرف دقت کن من الان وقتی که به یک موردی از موارد زندگی میرسم و میبینم عقاید دینی و ارشادات مذهبی من را اشباع نکرده خودم را زیر سؤال میبرم. چرا؟ چون میگویم که پوست و گوشت و استخوان من از این دین است، چطوری من خودم را زیر سؤال نمیبرم؟ ها؟ دیدی میگویم نسنجیده حرف میزنی!
❇️بعد گفتی که «بالاخره شما از این دین خارج شدید یا دارید خارج میشوید»؟ نه! این هم برای همان است که نخواندید یک چیزی در گوشتان گفتند و شما را جلو انداختند گفتند بروید، از این عوامل هم زیاد دارند، من شنیدم همه جا میروند و در همه کانالها سر میزنند حالا بقول قدیمیها سنگ مفت گنجشک مفت، یک چیزی میاندازد تیری در تاریکی بالاخره یا میگیرد یا نه یا میتوانند رخنه کنند یا نمیتوانند لااقل پارازیت بدهند.
ما از هر چه که بودیم خارج شدیم! الان احساس ما، اعصاب ما، افکار ما، اخلاق ما، اعمال ما کاملاً با دههٔ قبل متفاوت و معارض است.
❇️بعد میگوید که «چقدر زمان میبرد»؟ یعنی چه چقدر زمان میبرد؟ مگر بنده گفتهام که قرار است اتفاقی بیفتد که کلیدش به دست من هست؟
❇️شما میگویید که «وعدههایی دادید که عملی نشده». خب چه وعدهای دادم؟ من در توسلاتم میگویم که امید است که امشب شب ظهور باشد. آیا این امید است وعده است؟ یعنی اینقدر ادبیات تو خراب است؟ یعنی اینقدر در فرهنگ ایرانی جاهل هستی که من وقتی میگویم «انشاءالله»، انشاءالله به همان رسم قدیم، میگویم امید است که نفَست حق باشد امروز کار را تمام کند. چه کسی تمام کند؟ آن صاحبی که داریم دنبالش میگردیم، آن گمشده! شما آن گمشدهتان آنطرف مرز است، میگویی در نروژ هستم نمیدانم هرجا هستی ولی شما گمشدهای ندارید، برای همین هم منتظر نیستید. گمشدهٔ شما چیست؟
❇️شما از ایران که رفتید هیچ چیز نداشتید، آن جا به برکت حمله به مثل منی که این گونه سابقه سیاسی دارم و در کشور ماندم بعد از یازده سال زندان؛ که دیگر حالا نمیخواهم مطرح کنم چون ما با حکومت کنار آمدیم، بعد از یازده سال که آمدم اینجا همه جور وسایل فراهم بود که هم رسماً بروم و هم دزد دزدکی مثل رهبران شما که رفتند، ولی نکردم چون گفتم من وطنپرست هستم، من میهنگرا هستم، من اینجا ایستادهام اینجا به دنیا آمدهام و اینجا هم باید بمیرم. در این مباحث هم صلیب خودم را دارم با دست خودم میکِشم، طناب دار هم همراهم است.
❇️شما باید خجالت بکشید که با چنین کسی درافتادید، البته برای من مهم نیست ها! چون راهی که من دارم میروم اکثریت را کنار میگذارد چه در سیاست و چه در دیانت، من وقتی که شعارم این است که نه دیانت، نه سیاست، نه علم یعنی «علمیت، سیاست و دیانت»، اینها هیچ کدام کارآییشان را نشان ندادند نه اینکه علم، دین و سیاست بد است ها نه، حمایت از بشریت نکردند، این کرونا نشان داد علم پزشکی تا چه حد ضربهپذیر است، بعد قبلش هم که سرطان بود، زگیل تناسلی بود و تبخال تناسلی بود و خیلی چیزهای دیگر که الان بیماریهای خاص هست.