Перейти в канал

متن فرمایشات

52
✏متن فرمایشات: 6188 1400-07-28 🔵نحوهٔ شکل‌گیری شیطان افشاکنندهٔ پشت پرده‌های ناقلین آن می‌باشد. (بازخوان از تدریس‌های 5185، 5467، 5918، 5957 و 6079) - «وَ لَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا اِلَّا اِبْلِيسَ لَمْ يَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ ﴿۱۱﴾ قَالَ مَا مَنَعَكَ اَلَّا تَسْجُدَ اِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ اَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ ﴿۱۲﴾ قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ اَنْ تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ اِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ ﴿۱۳﴾ قَالَ اَنْظِرْنِي اِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿۱۴﴾ قَالَ اِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ ﴿۱۵﴾ قَالَ فَبِمَا اَغْوَيْتَنِي لَاَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ ﴿۱۶ ﴾ ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ اَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ اَيْمَانِهِمْ وَ عَنْ شَمَائِلِهِمْ وَ لَا تَجِدُ اَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ ﴿۱۷﴾ قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُوماً مَدْحُوراً لَمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَاَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكُمْ اَجْمَعِينَ ﴿۱۸﴾». 📕سوره اعراف آیات ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷ و ۱۸ است. ⚛نمایشنامه‌ای بود از خلقت انسان که البته با آن عینک مثلث باید تحلیلش کنیم؛ «تشکیک، نسبیّت و احتمال». داستان از آنجا درست کردند که خدا آدم را آفرید و به فرشته‌ها گفت سجده کنند، حالا فرشته‌ها هم که قرار است نور باشند، در حقیقت آدم کسی را ندید که سجده‌اش کند، انواری بودند که خود خدای نامرئی به انوار نوری دستور داد سجده کنند، در بین اینها فقط کسی که جسم داشت شیطان بود که البته او هم ناری و دودی است، او هم شاید اصلاً نبوده چون اگر یک سناریویی ترتیب داده شده که خلایق معصیت می‌کنند و گردن شیطان می‌اندازند، شیطان هم نامی داشت. ⚛می‌گوید که شما را خلق کردیم و تصویر دادیم، برای همین تصویرسازی در فقه اسلامی یا مکروه هست یا حرام هست که هر دوی آن را داریم، می‌گویند این ادای خدا را درمی‌آورد برای همین می‌گویند مجسمه نسازید چیزی که شبیه به انسان باشد و صد در صد شباهت داشته باشد. ⚛«فَسَجَدُوا اِلَّا اِبْلِيسَ» سجده کردند غیر از ابلیس. ابلیس هم از تدلیس می‌آید. مدلِّس و مدلَّس؛ اسم فاعل، اسم مفعول. اگر به این آیه‌ای که معروف است؛ «کلاه سرم گذاشتی من هم کلاه سر مردم می‌گذارم» نگاه کنیم پس مدلِّس خداست، مدلَّس شیطان است. فاعل، فعل را آورد و مفعول را ساخت، امر کرد اجرا نمود، خیلی دقیق! ⚛«لَمْ يَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ» سجده نکرد. تازه ابلیس هم در نسخه‌های گذشته داریم که از خودش دفاع کرده؛ ➖ یکی اینکه گفت سجده مال توست برای چه آدم را سجده کنم؟ خب حرف بدی زد؟ این عین توحید است. ➖ یکی هم اینکه وقتی با آدم جر و بحثش شد گفت که سال‌های مدید قبل از اینکه ما به اینجا بیاییم رقم خورد که این اتفاقات بیفتد، این را هم آدم گفت و هم ابلیس گفت. همه اینها را در دایرةالمعارف دارید. ⚛«قَالَ مَا مَنَعَكَ اَلَّا تَسْجُدَ اِذْ أَمَرْتُكَ» خدا به او گفت چرا سجده نمی‌کنی؟ باز اینجا محلّ اشکال است، مگر عالَم، عالَمِ قبضهٔ ربوبی نیست؟ مگر نگفت که جهان در مشتش است؟ ابلیس سگ کیست که بیاید سجده نکند! مثل این است که اراده کند باد و باران به یک جایی برود بعد یک قدرت فراتر و سنگین‌تر بیاید جلویش را بگیرد بگوید نه حق نداری بیایی، خب این می‌شود هرج و مرج خِلقت، دو خدایی! ⚛بعد گفت «اَنَا خَيْرٌ مِنْهُ» من بهتر از او هستم. چه کسی به ذهنش انداخت که این بهتر از او است؟ مگر نه آنکه «کلام و صاحب کلام و مقصد کلام» این مثلث، از طرف مقام عظمای ولایتِ کلیّهٔ الهیّهٔ کبریایی تنظیم می‌شود؟ گفت من را از آتش آفریدی و او را از طین، از خاک آفریدی. ♦️آیه بعدش می‌گوید: گفتیم برو گمشو «فَاهْبِطْ». اینجا می‌گوید «قَالَ فَاهْبِطْ»! یکی از ایراداتی که به این کتاب می‌گیرند این است؛ می‌گویند یک‌طوری این کتاب حرف زده که از قول خودش نیست یعنی خود خدا نمی‌گوید، الان اینجا باید بگوید «قُلْتُ» منِ خدا گفتم فلان فلان شده تمرّد می‌کنی؟ پس «فَاهْبِطْ»! اما می‌گوید «قَالَ»! پس یکی دیگر این کتاب را نوشته، یکی دیگر قُل را در مصحف مستقر کرده است. ♦️«فَمَا يَكُونُ لَكَ اَنْ تَتَكَبَّرَ» خودت را برای من گرفته‌ای اِکبیری؟ حالت را جا می‌آورم! برای همین می‌گویند تکبّر برای مردم بد است ولی خود خدا متکبر است، در سوره حشر داریم، جزو اسمائی که می‌شمارند یکیش متکبر است. ♦️گفت: «فَاخْرُجْ اِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ» برو گمشو تو از کوچک شدگان هستی. خب حالا اینجا باز ایراد است، ما قبلاً بحث شیطان را خیلی کردیم ها، اما هر چه جلوتر می‌رویم یک پرده‌های بیشتری کنار می‌رود.