52
✨- میگوید کارم بسته شده، مدام عریضه میدهند که آقا کار ما بسته شده! خب منظور چیست؟ جادو شدی؟ نفرین شدی؟ چشم زخم داری؟ یکی از این سهتاست دیگر! جادو که غیبت سرزمین جادو است، مگر سند نداشتیم؟ چشم زخم هم مال خودِ این روزگار است.
چشم نداشت بشر را در آن امکانات بالا ببیند؛ «لَقَدْ خَلَقْنَا الْاِنْسانَ في اَحْسَنِ تَقْوِيم»، چشم خورد بشر از آن بالا افتاد پایین، دیون هم که رُک و راست میگوید دیگر و از کسی که نمیترسد «اِنَّا لَمُغْرَمُونَ» یعنی تو بدهکار هستی! دیون یعنی چه؟ یعنی تو بدهکار هستی، حالا سر چه؟ به تو چه! نمیتوانیم چانه بزنیم، یک چوب دستش هست به نام جبر مطلق! هم حرف بزنی بر سرت میزند و هم حرف نزنی، برابر است. هم مثل بچه آدم حرفش را گوش کنی تو را میزند و هم اعتراض کنی، چون دأب اسماءایذایی زدن است!
جمعهٔ بیرمقم بسته شده
دل این عارض او خسته شده
✨- وقتی من بیصدا گریه میکنم یاد آن نسخه میافتم که در خانه امام صادق روضه بود بعد همسایهها میآمدند میگفتند چه خبر است! آنقدر تقیّه داشت گفت بگویید که یکی از اهل خانه مرده! یعنی منتظرِ مظلوم گریه هم نمیتواند بکند، آنقدر که در اطراف مزاحم هست، آنقدر که بیگانه زیاد است. آن روز امام صادق روضهٔ ابیعبدالله را میخواند اهل خانه گریه میکردند، امروز ما روضهٔ خودمان را میخوانیم، روضهٔ ما خیلی غم انگیزتر از روضهٔ حسین است بخاطر اینکه او چند ساعت بود مال ما یک عمر است؛ «اَلاِنتِظَارُ اَشَدُّ مِنَ المَوت».
جمعههایت به بلا رشته شده
✨- میگوید سررشته دار کیست؟ «لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِله الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ» همهٔ رشتهها دست اوست، تو چکاره هستی؟ تو «ای هیچ ز بهر هیچ در هیچ مپیچ» این شناسنامهٔ من و توست.
جمعههایت به بلا، رشته شده
از فزون غم و اندوهِ تو آغشته شده
✨- مانند بدن ابی عبدالله بود که آغشته به خون بود، گفت حسین غسل خون کرد چون از سر تا به پا تیر خورده بود خون بیرون آمده و پوست قرمز شده بود، حالا ما هم «از فزون غم و اندوه تو آغشته شده» هیچ جای بدنمان سالم نیست و هیچ روز هم سلامتی نداریم؛ نه در مسائل مالی، نه در مسائل جسمی، نه عصبی، نه اجتماعی و نه خانوادگی.
جمعههایش درِ میخانه شده
✨- حالا این هم یک رمزی در آن است که من به همه موارد اشاره میکنم؛
«جمعههایم، جمعهٔ بیرمقم، جمعههایت، جمعههایش» حالا باز هم پشت صفحه جمعه داریم.
✨- اگر دربِ خانهات را باز نمیکنی دربِ میخانهات را باز کن لااقل جرعههای تسکین بخش بده!
جمعههایش درِ میخانه شده
مستی آن به قضا داده شده
✨- مست چیست؟ میگوید مست لایعقل، کسی که یک جرعه بنوشد که مست نمیشود. کسی هم با یک فشار مست نمیشود، با دوتا اذیّت مست نمیشود، یعنی از خود بیخود نمیشود ولی دم به ساعت، چپ و راست وقتی انسان را میزند آدم گیج است، مات و مبهوت است، منگ است و دیگر نمیتواند زندگی کند، بعد میرود به دکتر متوسل میشود داروی اعصاب میدهد. آیا او را خوب میکند؟ نه! او را لَخت میکند میاندازد یک گوشهای یعنی از حیّز انتفاع خارج شده، یعنی از مسیر چرخش زندگی دور شد. حالا بگیر بخواب، هنرنمایی علم پزشکی این است.
✨- از آن بالا جرعه جرعه در قضا و قدر روزانه ما میریزند حال و احوال بشر این میشود.
➖➖➖➖➖
جمعهها را تو بگو عُرضه دهد
✨- دیگر داریم قاطی میکنیم ها! ای روز بیعرضه! ای روزی که دین این همه از تو تعریف کرده.
جمعهها را تو بگو عُرضه دهد
این همه عَرضهٔ ما فُرجه دهد
✨- این همه عریضه! میدانی در کلّ جهان میلیاردها انسان عریضه میدهند منتها به صورت «آه! آخ! وای! مُردهام! سوختهام! الهی بمیرم!» این شعار اکثر مردم این کرهٔ خاکی است.
چو به آدینه بیامد نفَسم
جگرم کَنده شد از هر هوسم
✨- دیگر برای روز جمعه نفسی باقی نمانده، کلّ هفته درگیری با مشکلات است، مثلاً روز جمعه برای خستگی در کردن آمده، روز جمعه که میشود یک کوهی از مشکلات هفته روی دوش ماست میخواهیم بارانداز پیدا کنیم خالیاش کنیم! چه کسی است که به ما کمک کند؟ کمرمان زیر این بار سنگین شکسته است.
چو به آدینه بیامد نفَسم
جگرم کَنده شد از هر هوسم
✨- دیگر هیچ حسی برای همه ما نمانده، دیگر اعصابی برای هیچ کس نمانده.
آئينه به آدینه حرج زد
✨- ما وسط میدان مسابقه هستیم. فوتبال است؛ یک طرف آدینه است و یک طرف آیینه است، پناه میبریم به آدینه میگوید برو گمشو «اخسأ»، پناه میبریم به آیینه خودمان را نشان میدهد! خودمان چه کسی هستیم؟ بقول امام سجاد چقدر قشنگ تعریف کرد «اِنَّا كُنَّا مُسْتَضْعَفُونَ فِي الْاَرْضِ».
آئينه به آدینه حرج زد
از کثرت رنجش، به فضا ضربهٔ بد زد
آینهام گفت که من، گرد و غبارم