Перейти в канал

متن فرمایشات

62
عَنْ اَبِي الزُّبَيْرِ عَنْ جَابِرٍ اَنَّ رَسُولَ الله صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ اِسْتَشَارَ جِبْرِيلَ فِي اِسْتِكْتَابِ مُعَاوِيَةَ فَقَالَ اِسْتَكْتِبْهُ فَاِنَّهُ اَمِينُ». 📚کتاب تاریخ مدینه دمشق از ابن عساکر جلد ۴ صفحه ۳۴۹، کتاب الموضوعات از ابن الجوزی جلد ۲ صفحه ۱۸، کتاب البدایه و النهایه از ابن کثیر جلد ۵ صفحه ۳۷۶ است. آن اسناد قبلی از شیعه بود این اسناد از سنّی است. ✍سلسله روات هست: «اَخْبَرَنَا اَبُو غَالِبِ ابْنُ الْبَنَّا» از ابومحمد جوهری از ابو علي محمد ابن احمد ابن یحیی ابن عبدالله ابن عطشی «حَدَّثَنَا» حدیث کرد احمد ابن محمد البورانی از ابن عاصم «ثنَا الْحسن ابْن زِيَادٍ عَنِ الْقَاسِمِ ابْنِ بَهْرَامَ عَنْ اَبِي الزُّبَيْرِ عَنْ جَابِرٍ». ابی زبیر حالا یا همان زبیر معروف است یا اینکه پدرش است. ♦️«عَنْ اَبِي الزُّبَيْرِ عَنْ جَابِرٍ» از جابر ابن عبدالله انصاری. جابر ابن عبدالله انصاری از آنهایی نیست که به پای پیغمبر بسته باشد ها! این از آن خوب‌ها است. ♦️«اَنَّ رَسُولَ الله صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ اِسْتَشَارَ جِبْرِيلَ فِي اِسْتِكْتَابِ مُعَاوِيَةَ فَقَالَ اِسْتَكْتِبْهُ فَاِنَّهُ اَمِينُ» جابر می‌گوید پیغمبر مشورت کرد با جبرائیل دربارهٔ کتابت معاویه. اینکه می‌گویم دوتا کاتب معروف هست؛ یکی عثمان ابن عفان رضی الله عنه و یکی معاویة ابن ابی سفیان خال المؤمنین دایی مؤمنین، یکی از اسنادش همین جاست. ♦️اگر یادت باشد یک نسخه‌ای داشتیم که ابوسفیان به پیغمبر سه‌تا پیشنهاد کرد و پیغمبر هم پذیرفت، بنده‌خدا چه کند! مگر در درس قبلی نگفتم همه اینها را زورکی آورد و از همه هم می‌ترسید و به همه هم باج می‌داد. یادت هست در آن درس گفت در یکی از غزوات هر چه غنایم آوردند دستور داد که به مکیان بدهید، برای چه؟ برای اینکه دهانشان بسته بشود و توطئه و کودتا نکنند. یادت هست ابوسفیان به پیغمبر گفت سه‌تا پیشنهاد دارم که بقاء حکومت تو در این سه‌تاست؛ ➖ یکی پسرم معاویه کاتب تو باشد ➖ یکی دخترم امّ حبیبه زن تو بشود ➖ یکی هم اینکه من مستشار نظامی تو یا سرلشکر تو بشوم. پیغمبر هم همه را پذیرفت. ♦️حالا بعد از پیشنهاد ابوسفیان، می‌گوید پیغمبر راجع به معاویه با جبرائیل مشورت کرد که آیا کتابت را به او بدهیم؟ اینجایش جالب است؛ جبرائیل چه گفت؟ گفت «فَاِنَّهُ اَمِينُ» گفت به او بده، این خیلی امین است. ♦️مسئله مهم در اینجا این است که آیا پیغمبر باید با جبرئیل مشورت کند؟ پیغمبر که وابسته به وحی است و جبرئیل هم آورندهٔ وحی است پس برای چه با جبرئیل باید مشورت کند؟ جبرئیل چکاره هست؟ مگر نمی‌گوییم که جبرئیل از الله حکم می‌گیرد دستور می‌گیرد پس چرا پیغمبر با این مشورت می‌کند؟ ♦️این از آن احادیثی است که در برابر علی، معاویه ساخت و طرفداران علی را طی ده‌ها سال با همین چیزها خفه کردند. ------------------------------------------------- 🟢درس چهارم: اهانت به پیامبر برای احراز مقامات سیاسی و حکومتی. - «حَدَّثَنَا اَبُو بَکْرٍ مُحَمَّدُ ابْنُ احْمَدُ الْمُفیِدُ حَدَّثَنَا الحسن ابْنُ علی ابْنِ زَیدِ حَدَّثَنَا حَاجِبُ ابْن سُلیْمانَ حَدَّثَنَا وَکیعُ ابْنُ الجراحِ حَدَّثَنَا سفیان ابْنُ سعید الثَّوْرِيّ قَالَ حَدَّثَنِي سُفْيَانُ ابْنُ عُيَيْنَةَ عَنْ عَمْرٍو ابْنُ دِینَارِ عَنِ جَابِرِ ابْنِ عَبدِاللهِ قَالَ كُنَّا عِنْدَ النَّبي فَقَالَ يَطْلُعُ عَليْكُمْ رَجُل لَمْ يَخْلُقِ اللهُ بَعْدي اَحَداً هُوَ خَيرٌ مِنْهُ وَ لَا اَفْضَلَ وَ لهُ شَفاعة مِثلُ شَفَاعَة‌ِ النَّبِيّين‌َ فَمَا‌ بَرِحْنَا حَتَّى طَلعَ اَبُو بَکْرٍ الصّدِّيق‌ُ فَقَام‌َ النَّبي‌ُّ فَقَبّلهُ وَ الْتَزَمَهُ». 📚کتاب تاریخ مدینه دمشق از ابن عساکر جلد ۳۰ صفحه ۱۵۵، کتاب تاریخ بغداد از خطیب البغدادی جلد ۳ صفحه ۳۴۰، کتاب زاد الاحباب فی مناقب الاصحاب از فاروقی صفحه ۷۹، این اسناد هم از طریق اهل سنّت است. ✍«حَدَّثَنَا اَبُو بَکْرٍ» سلسله مراتب محدثین آورده است مسیر را تا دوباره جابر ابن عبدالله انصاری، از طریق عمرو ابن دینار، این یکی از اصحاب پیغمبر است. *⃣می‌گوید جابر ابن عبدالله انصاری گفت. گرچه ما نمی‌توانیم بگوییم اینها جعلی است چون جابر ابن عبدالله انصاری پایش وسط است، این نشان می‌دهد پیغمبر هیچ گونه اجازه و اختیاری از خودش نداشته، جابر دروغگو نیست مثل ابوهریره که نیست، مثل مالک ابن انس که نیست، جابر ابن عبدالله انصاری از صحابی بزرگوار پیامبر و علی و اهل بیت است.