61
*⃣«قَالَ كُنَّا عِنْدَ النَّبي» گفت پیش پیغمبر نشسته بودیم «فَقَالَ يَطْلُعُ عَليْكُمْ رَجُل لَمْ يَخْلُقِ اللهُ بَعْدي اَحَداً هُوَ خَيرٌ مِنْهُ وَ لَا اَفْضَلَ وَ لهُ شَفاعة مِثلُ شَفَاعَةِ النَّبِيّينَ» میگوید گفت که یک نفر را به شما معرفی کنم که در روز قیامت همسان انبیاء شفیع میشود و کسی است که بعد از من از نظر مقام و فضل احدی به او نمیرسد، «فَمَا بَرِحْنَا حَتَّى طَلعَ اَبُو بَکْرٍ
الصّدِّيقُ» یک دفعه دیدیم که ابوبکر وارد شد؛ ابوبکر صدیق. «فَقَامَ النَّبيُّ فَقَبّلهُ وَ الْتَزَمَهُ» پیغمبر بلند شد و او را بغل کرد و بوسید.
*⃣اینجا مسئله این است که پیغمبر گفته «بعد از من هیچ کس مهمتر از این نیست»، این برای این است که حکومت را ابوبکر بتواند تصاحب کند. حالا چرا جابر ابن عبدالله انصاری این حرفها را زده؟ اینجا مهم است! یا اینکه به پای جابر بستند، مجبور است آن کسی که دارد سندسازی میکند یک طوری برساند به یک کسی که بین دوتا خط شیعه و سنّی وجیه باشد یا اینکه جابر ابن عبدالله مجبور شده و تیغ زیر گردنش گذاشتند که این را بگوید، این هم یک وجه از باب تقیه است چون بعد از روی کار آمدن خلفاء جوّ امنیّتی ایجاد شد، که یادتان هست در یک درس خواندیم که علی در نماز جماعتِ اینها شرکت کرده بود، خالد ابن ولید که یک قُلدر بود به او گفته بودند که قبل از سلام نماز و بعد از تشهد سریع گردن علی را قطع کن، خود اینها هم در فشار بودند دیگر، اینها یک عده بودند جزء «اِرتَدَّ النَّاس اِلَّا فُلان»، اینها جزء همان تعداد هستند که مستثنی بودند از ارتداد! حالا این روایت را نقل میکند عرض کردم روی این چندتا است.
خدانگهدار