Перейти в канал

متن فرمایشات

64
هستیم را بنگر، رنگ و لعابش نار است ✨- هم درونش سوزش است و هم بیرونش حرارت است، یک تب هزار درجه! هستیم را بنگر، رنگ و لعابش نار است زندگی را تو نگر، عرض و به طولش ننگ است عمر من یکباره مصرف شد ولی جان مضطر را ببین، دریای حیرت شد غمی ➖➖➖➖➖ در این درگه که یارانش اسیرند نیاید جز بلایی، در کویرند درین فرمان سوءاَش، نینوائیم به آتش شد جحیمی، در فشاریم خداوندا بحقّ وعده‌هایت بکن راحت، جمیع برده‌هایت ✨- همه را از این دارالبلا، از این سجن عمومی آزاد کن. ز أَ مَّن یُجیبَت، نیامد شفایی به من ز این دار فانی، ندیدم رهَن منِ خسته دل را کجا می‌بری؟ از این خانه پربلا، در کجا می‌بری ➖➖➖➖➖ مصلحت را تو رقم زن به دعای سحری ✨- گاهی اوقات نیمه شب تا صبح از خواب بلند می‌شوی یا برای قضای حاجت می‌روی یا اینکه جایی از بدنت درد می‌کند، یک آهی می‌کشی، همان حالت حیرانت دربِ خانهٔ خدا اثر می‌گذارد. مکرمت را تو عنایت کن و با من فرجی چونکه میلاد نبی با مولد والی شده رحمة للعالمین را صادق جعفر شد ✨- شب دوتا بزرگوار است. چونکه احمد با محمد همره است انتظار ما ز لطفش، اکمل است ✨- هرچه اسماءالحسنی است به اینها متَّرتب شده، ولی خبری نیست، نه برای خودشان و نه برای پیروانشان. روز و شب در عقب لطف تو من سرگردان می‌کنم گریه ز این خشم تو چون بی‌پایان ➖➖➖➖➖ به صِدْقَت قسم، وعده‌ات را بده ✨- تو صادق‌الوعد هستی! اینطور که دین می‌گوید، من نمی‌دانم! هم شب تولد امام صادق است و هم تو صادق‌الوعد هستی! قرآن می‌گوید «اِنَّ الله لَا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ» خدا به وعده‌اش پشتِ پا نمی‌زند. به صِدْقَت قسم وعده‌ات را بده به لا يُخْلِفُت، حالف و طارقم را بده همه جا بحث شهود است که شاهد دارم اسم حسنای تو را در لب دارَم، دارم ✨- دقّت کن؛ «اسم حسنای تو را در لب دارَم، دارم» یعنی الآن همهٔ ما حلق‌آویز شدیم باز هم می‌گوییم که تو هستی در را باز کن. بِحقّ وُلایت، سُمومم نده! ✨- تقاضای جمله مستضعفین و محرومین عالم: «بِحقّ وُلایت» یعنی آنهایی که دوستش داری. بِحقّ وُلایت، سُمومم نده به جان رفیقان، عذابم نده اگر عید است چرا عیدی ما شلّاق است؟ ✨- ای متشرع جواب بده! ✨- این را باید پیغمبر و امام صادق جواب بدهند شب تولدشان است. اگر عید است چرا عیدی ما شلّاق است؟ به همه درد و غمم، عمر من این خُنّاق است ✨- برای شما گفته‌ام که خنّاق یا حنّاق از بیماری‌های قدیمی است که گلو از داخل ورم می‌کرد و مجرای تنفسی بسته می‌شد، همان کاری که الآن کرونا می‌کند. ➖➖➖➖➖ اختتام این جهان، طوفندگی‌ست ✨- جابجایی عصر، پایان عمر غیبت! اختتام این جهان، طوفندگی‌ست انتهایش جابه‌جایی، گشتنی‌ست چو فرجام زمان، خون بشر خورد ✨- این خودخوری است، خون‌دل‌ خوری به معنای تودیع با زمان است. چو فرجام زمان، خون بشر خورد به یغمایش، سحر دادِ دگر بُرد ✨- سحر یعنی همان ناله‌‌ای که می‌زنی. ای روزگار پُر بلا، رهائیم ده شاخص شده از نینوا، یک آن نفَس ده به محضرت ای دوست، شِکوه‌ها دارم ✨- بنویس امضا کن؛ ✨- من که تو را دوست خودم نمی‌دانستم، تو گفتی یکی از عناوین تو مصاحب و حبیب است. به محضرت ای دوست، شِکوه‌ها دارم به باب طاهر تو عرضه‌ها دارم خاکستر مرا گر دهی به باد ✨- همه را آتش زدی، حالا خاکسترش مانده. از اشتیاق رو به سوی آن ولیّ کند ➖➖➖➖➖ دربِ دلم می‌زنی آه، ز جان می‌بری ✨- ببین چه بازیگری است این مکّار! دربِ دلم می‌زنی ✨- درب دل را چطوری می‌زند؟ «اُدْعُونی»، «اِذَا سَأَلَک عِبَادِی عَنِّی فَاِنِّی قَرِیبٌ»، «هُوَ اَقْرَبُ اِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید»، «كانَ حَقّاً عَلَینا نَصرُ المُؤمِنین». دربِ دلم می‌زنی آه، ز جان می‌بری ✨- بعد جوابمان را که نمی‌دهی آه ما را در می‌آوری. سینه به نی می‌دهی بسته، دعا می‌کنی ✨- وجودمان را آتش می‌زنی بعد می‌گویی دعا کن، دعا را هم بستی، جادهٔ اجابت مسدود است. خال به صورت زنی ✨- خال، همان نشانهٔ مضطرِ منتظر است. خال به صورت زنی خرقه ز آتش دهی ✨- لباس آتش را به تنمان کرده! چه موقع؟ آن موقعی که درون شکم مادر بودیم گفت «کُنْ شَقیّاً» از همان موقع، این مادر بدبخت مدام باید به غربالگری برود، باید برود تست، عکسبرداری، از همان موقع باید تنش بلرزد سر این بچه‌ای که می‌خواهد بیاید بعداً خود این بچه بیاید با همدیگر ناله کنند. لگد به مرغک زنی طناب گردن دهی ✨- به به به! عجب سرگذشتی دارد این خدای ما! اینها را ردیف کن جلوی این همه اسماءالحسنی که ادیان و مذاهب به خدا نسبت داده‌اند. صبح مرا شام شد قلب نگر آب شد