34
✏متن فرمایشات:
«تحریم سخن (379)» 25-11-1402
⚡️یقهام را تو گرفتی به فشارت
خفهام کردی و نامد به کلامت
➖این خِفتگیری که تو میکنی خلاف آن ساختاری است که بر انسان انجام دادی.
⚡️داستان خلقت آدم نگر
خاک بودست و تمنا، کی به شر
➖تمنا نکردیم که ما را به این دنیا بیاوری، همان میگذاشتی خاک بمانیم، تو نگفتی میخواهی اینجا ما را به جهنم بیاوری، گفتی شما را در بهشت اسماءالحسنی میآورم؛ «فَتَبَارَکَ الله اَحْسَنُ الْخَالِقِینَ» (۱۴ مومنون)»، «لَقَد خَلَقْنَا الْاِنْسَانَ فی اَحْسَنَ تَقْوِيمٍ (۴ تین)»، «وَ لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ (۷۰ اسراء)»، گولمان زدی، حقه بازی، کلک بازی، برای همین اسم تو مکار است، برای همین اسم تو مفتّن است، برای همین شیطان گفت سر ما را کلاه میگذاری من هم سر همه را کلاه میگذارم؛ «فَبِمَا اَغْوَیْتَنِی لَاُغْوِیَنَّهُمْ اَجْمَعینَ»، ما که زورمان نمیرسد ولی شیطان زورش رسیده باید بجنگد و هیچ کاری هم نمیتوانی بکنی چون خودت او را ساختهای.
➖سوال همه است:
⚡️همه گویند چرا زندگیم داغون است
سحر و چشم است مگر، حال و هوا بر باد است
➖مدام عریضه میدهند که کسب ما خوابیده، کار نداریم، زندگیمان بهم خورده، درگیریم، مریضیم، بی پولیم! همه آنها هم سوالشان این است که کسی سحرمان کرده؟ چشممان زده؟ نه بابا، ساحر علیالاطلاق خودِ خداست. مگر ندیدی به موسی گفت از این ساحرین نترس من برگ روی دستشان را دارم، برو جلو این عصایت را بینداز، سِحر موسی شد اژدها و سِحر آنها شد مار و عقرب، زور اینها به خدا نرسید.
⚡️مشمول ترحم نشد این جوجهٔ خاکی
➖چرا اینقدر به متشرعین گفتی من رحمان و رحیم هستم؟ صفت رحمان و رحیم چقدر در قرآن آمده؟ صفت لطیف چقدر آمده؛ «الله لَطِيفٌ بِعِبادِهِ (۱۹ شوری)»؟ اگر بگویی مردم عادی عباد نیستند فقط رجال ظهوری (عباد) هستند، خدا که پدر آنها را بیشتر درآورده است، ببین با اهل بیت چه کرده، با رسول الله چه کرده، چقدر آنها را قال گذاشته، چقدر وعدهٔ الکی داده است.
⚡️مشمول ترحم نشد این جوجهٔ خاکی
➖همهٔ ما جوجهٔ خاک هستیم.
هر دم به قفس، حبس بیامد نفسش همره زاری
➖زندگی انسانها مجموعهٔ قفسهاست، این را اهل بیت گفتهاند: «وَ ضَاقَتِ الْاَرْضُ» زمین تنگ است. «تنگ است» یعنی چه؟ یعنی قفس. «وَ مُنَعَتِ السَّمَاءُ» آسمان هم نمیبارد، الان باید خروار خروار برف بیاید که وسط زمستان است، الان سرمایهگذاری سدها است، الان محکم کاری سفرههای زیرزمینی است، خدا اینطوری کرده، یک چند تا شهر برف آمد و تمام شد.
⚡️ز بس دویدم عقبِ این خدا
➖بهترین ایام عمرم را پای تبلیغ این خدا گذاشتم؛ جوانیام را، طراوتم را، نشاطم را، مزدش خانهنشینی من بوده است.
⚡️ز بس دویدم عقبِ این خدا
سر که ندارم ز بدن شد جدا
➖«ز بس دویدم عقبِ این خدا، سر که ندارم» سر را قطع کردی. سر، چیست؟ انشاء دینی چه میگوید؟ «الصَّبْرُ بِمَنْزِلَةِ الرَّأْسِ مِنَ البَدن» صبر به منزلهٔ سر است نسبت به بدن، یعنی شما حساب بکن بدن حیات است و سر کلاً صبر است؛ «فاِذا ذَهَبَ الصَّبرُ ذَهَبَ الْجَسَدُ». سر که برود دیگر بدن به درد نمیخورد. حالا چه کسی صبر دارد؟ بگو! یک ابی عبدالله اسوهٔ صبر بود که او هم طاقتش نیامد و رو کرد به دشمنها گفت: «هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنیِ» کسی هست من را کمک کند؟ بی صبری برای این است که انسان از خدا ناامید میشود. چرا از خدا ناامید میشود؟ به خاطر اینکه خدا به تعهداتش عمل نمیکند، تعهداتش را خودش تعیین کرده ما که نکردیم، ما خاک هستیم، خودش گفته: «یَحْفَظُونَهُ (۱۱ رعد)» دو تا محافظ میگذارم، خب این دو تا محافظ چه کار میکنند؟ چه خاکی بر سر ما میکنند؟ فقط رژه میروند؟ این دو محافظ غیر از رقیب و عتید است، آن رقیب و عتید که قرآن میگوید نامه اعمال را مینویسند، و در چپ و راست است، خوبیها و بدیها را مینویسند، آن غیر از این است، این « یَحْفَظُونَهُ (۱۱ رعد)» خیلی درجهاش بالا است، همه شما موکل دارید، آن رقیب و عتید موکلهای همه شما هستند و خوبی و بدی را مینویسند، خوبی که نیست، چون نیست پس ما چطوری خوبی کنیم؟ چون دنیای ملعونه است و ما هم ملعونه هستیم، ما دسترنج گهوارهٔ دنیای ملعونه هستیم، چطوری خوبی کنیم؟ خب خوبی نداریم، چون نیامده، پس همهاش بدی است، پس این رقیب باید دنبال توپ بازیش برود، کاری با آن ندارند! میماند یک عتید.
⚡️چون ولادت یافت آن بابا حسین
➖این هم به مناسبت تولد امام حسین است. امام حسین نقش عمدهای دارد در هدایت ما به جبر مطلق که خودش هم اسیر جبر مطلق شد، خودش هم فریب خدا را خورد. آنجا که میگوید: «غَرُّونا»، منظورش به اهل کوفه نیست، منظور به خداست که میگوید «ما را مغرور کردند، گولمان زدن، کلک زدند» مگر خدا نیست؟ خب مگر خدا «فَلِلَّهِ