Перейти в канал

مطرود آگاه

648
دل من عشق بتان دارد دوست دشمن خویش به جان دارد دوست این چه سرّی است که سوداگر عشق عوض سود ، زیان دارد دوست دوست شد دشمن جانم یا رب؟ یا دلم دشمن جان دارد دوست عشق صافی کند آیینه ی دل غم ، دل عاشق از آن دارد دوست شهريار