Перейти в канал

مطرود آگاه

685
همه می‌دانند؛ من سال‌هاست چشم به راه کسی سرم به کار کلمات خودم گرم است... تو را به اسم آب؛ تو را به روح روشن دریا؛ به دیدنم بیا! مقابلم بنشین بگذار آفتاب از کنار چشم‌های کهنسال من بگذرد... من به یک نفر، از فهم اعتماد محتاجم من از اینهمه نگفتن بی‌تو خسته‌ام! خرابم! ویرانم! سیدعلی صالحی