Перейти в канал

مطرود آگاه

689
تو را دوست دارم! مانند هرچیزِ باارزش و پنهانی که باید مخفیانه دوست داشت! درست، مابینِ سایه و روح... تو را دوست دارم! مانند بوته‌ای گل، که هرگز شکوفا نمی‌شود اما نورِ گل‌هایی ‌پنهان را در خود حمل می‌کند و به لطفِ عشقِ تو، عطرش برخاسته از زمین، در وجودم‌، پنهان، زندگی می‌کند... تو را دوست دارم! بی‌آنکه بدانم چگونه، از کی و از کجا... تو را دوست دارم! بی‌هیچ پیچیدگی، بی‌هیچ غرور.... تو را دوست دارم! چون راهِ دیگری نمی‌شناسم؛ تنها می‌دانم نخواهم بود، اگر تو نباشی... آنچنان نزدیکی که دست‌هایت بر سینه‌ام گویی دست‌های منند! تو چشم‌هایت را می‌بندی، این منم که به خواب می‌روم‌... پابلو نرودا