Перейти в канал

زنگ ملودی و شعر

271
مدتی ست دست و پا چُلُفتی شده ام حواسم پرت است با خودکارِ بدون جوهر شعر مینویسم و در قفسه کتاب هایم یک جفت کبوتر آب و واژه میخورند همین دیروز باران که می بارید با کفش های لنگه به لنگه در خیابان پرواز میکردم و جای کرایه به راننده تاکسی آدرس محله ای در اردیبهشت را دادم خلاصه مدتی ست هر کاری میکنم میگویند: عاشقی؟ 👤 #علی_سلطانی