943
یه اتفاقایی توو گذشته هست؛
دلم نمیخواد زمان برگرده عقب که دوباره تجربهشون کنم؛
دلم میخواد به عنوان یک تماشاچی،
به عنوان کسی از دور میشینه و خودش رو تماشا میکنه
برگردم عقب و نگاه کنم خودم رو میون اون اتفاقها.
جاهایی که فقط خودم میدونستم چه سخت بود زنده بودن،
بخاطر دوباره نفس کشیدنهام وایسم و
افتخار کنم. قدر خودم رو بدونم.
جاهایی که شبیه رویا بود،
همونجاها که مثل پرنسسهای دیزنی آخر کارتوناش میشدم؛
وایسم و ببینم چه جوری
غرق اون همه قشنگی و آرومی بودم.
من تا حالا خودم رو از دور ندیدم،
ولی دلم واسه دیدن خودم تنگ شده.
🐠 @maho_mahi