Перейти в канал

✨یک سبد شاعرانه✨

295
نه خاک مانده دیگر، نه تکه گور تنگی این خانه ویرانه شد بی های‌و‌هوی و جنگی یک اتفاق ساده‌ست این کورک پر از درد نه آسمان صافی، نه ردپای مرگی هرروز جاممان پُر، از صد دروغ و نیرنگ هرروز زخم خنجر از یار چشم‌تنگی تغییر پشت تغییر، از اول بهاران نه سایه ماند از دار نه غنچه‌ای نه برگی درد از درون سینه بر جان شعر بارید شرمنده‌ام نگفتم عجب روز قشنگی! الهه برزگر @sabadeavaz