197
دیگر هیچ چیز باقی نمانده
نه دلی که بپوشیم و به جنگ برویم
نه آرزویی که که در کوهپایهها به دنبالش بدویم.
ما دلهامان را از تن درآوردهایم
زیر آفتاب داغ چلاندهایم
انداخته ایم روی طناب
و سپس خود را به دست فراموشی سپردهایم
نه خنکای نسیم
نه آرامش قبل از خواب
نه طعم یک خوراک
نه یک جو از این زندگانی لعنتی،
دیگر هیچ کجای جوانی اندازهمان نمیشود.
ما کم آوردهایم.
ما در این روزگار بیشعر زیاد آمدهایم.
الهه برزگر
@sabadeavaz