220
تا یک جایی اتفاقات پر زرق و برق جذابترند. مثلا همان پیراهنی که برند فلان بود و چشم همه را خیره میکرد،
تولد آنچنانی با هزاران زلمزیمبو که آدم را شاختر نشان میداد،
پیس پیس کردن ادکلنی که چندصدهزار تومان قیمت داشت،
یا آدمی که خیلی دوستش داشتیم و او هم گهگاه دوستمان میداشت؛
حالا اما همه چیز فرق کرده. اهمیتی ندارد لباسها برند نباشند راحتیشان اولویت دارد،
جشن تولد؟ نه! یک نفر آدم اصیل یادمان کند کافیست،
عطرهای کوچک هم جای ادکلنهای چندصدهزار تومانی را گرفتند و تازه فهمیدیم آدمی که دوستمان داشته باشد ارزشمندتر از کسیست که دوستش داشتهایم.
همهی ما یک روز کسانی بودیم که از تنها ماندن ترسیدیم و بعد با پای خودمان تنهایی را به آغوش کشیدیم.
الهه برزگر
@sabadeavaz