Перейти в канал

✨یک سبد شاعرانه✨

222
نمی‌دانم عشق یعنی چه، اما پدرم تا وقتی خانه است مدام سر به سر مادرم می‌گذارد، اذیتش می‌کند یا حرف‌هایش را ده تا یکی گوش می‌دهد ، ولی وقتی ماموریت راه دور می‌رود روزی صدبار به بهانه‌های مختلف به او تلفن می‌کند. نمی‌دانم عشق یعنی چه، اما وقت‌هایی که با مادرم دعوایم می‌شود و گرسنه می‌روم اتاقم تا مثلا بخوابم ، نصف شب که دزدکی به آشپزخانه پناه می‌برم می‌بینم غذا روی میز آماده است. نمی‌دانم عشق یعنی چه، اما وقتی دوستم توی دردسر می‌افتد انگار قلبم از جا کنده می‌شود، هر جوری که باشد سعی می‌کنم کمکش کنم. نمی‌دانم عشق یعنی چه اما وقتی دختر همسایه توی حساب به مشکل بر می‌خورد می‌روم خانه‌شان و تا شب با او ریاضی تمرین می‌کنم. نمی‌دانم عشق یعنی چه، اما هر چه که هست گمانم خیلی چیز خوبی باشد . بدجوری برای زنده ماندن مفید است. الهه برزگر @sabadeavaz