Перейти в чат

Se vale todo

16346
-×√|📒 ️تئوری جرم شناسانه ی شیشه های شکسته توسط دو جامعه شناس آمریکایی مطرح شد. این دو دانشمند سعی داشتند به علت افزایش میزان وقوع جرم در شهر نیویورک در دهه ی هشتاد پی ببرند. آن ها به این نتیجه رسیدند که خرده تخلفاتی مثل ریختن آشغال روی زمین یا کشیدن طرح های گرافیتی در گوشه و کنار شهر، به طور کلی تأثیر قابل توجهی در نرخ وقوع جرم گذاشته بود. -×√|💛 برای مثال، اگر در ساختمانی شیشه ی شکسته یا پنجره ی بدون شیشه ای وجود داشته باشد، افراد رهگذر تصور می کنند که این ساختمان نه کسی را دارد که از آن محافظت کند و نه کسی که آشفتگی هایش را سر و سامان دهد. بعد از مدت کوتاهی، بقیه ی پنجره های ساختمان هم خواهند شکست و کسانی که در آن منطقه زندگی می کنند بیشتر مطمئن خواهند شد که می توانند از تنبیه و مجازات اشتباهات شان قسر در بروند. علاوه بر این، آن ها خیلی زود به این نتیجه خواهند رسید که اگر جرم های دیگری هم مرتکب شوند، مجازاتی در انتظارشان نخواهد بود. -×√|👑 رودی گیولیانی -شهردار نیویورک در سال ۱۹۹۴- از طرفداران این تئوری بود. او با اتکا به همین نظریه، موفق شد میزان وقوع جرم در این شهر را به میزان دو برابر بیشتر از آنچه پیش از آن بود کاهش دهد. این تئوری را در هر زمینه و جایی می توان به کار گرفت، در سیاست بین الملل، در سطح ملی، در خانه، یا در سر کار. -×√|♥️🖇 https://tt.me/Horrorstorr