273
اصلا حالیات هست چه مدت میشود که همه چیزم را بهم ریختهای؟ هرچند، شما دلبران را چه به این حرفها! اما امشب سر دردودلم باز شده،ناچاری بنشینی و شکنجه شدنم را تماشاکنی. تعارف که نداریم عزیز من، بعد از تو خالی شدم. تنهاتر شدم.بدبختیهایمان بیشتر به چشمم آمد. مثلا بدجور توی ذوقم خورد وقتی دیدم دخترک/پسرک همسایه که همیشه تحقیرم میکرد کسی را دارد که مدام قربانصدقهی حسن نداشتهاش میرود و تنها کاری که از دست من بر میآید حسادت است. یا یکهو این حقیقت آوار شد روی سرم که قبلا قبولی در رتبهی پزشکی نخبگی میخواست و حالا سهمیه. یا انقدر زندگی کردن خرج بر میدارد که حتی به این راحتیها نمیشود مُرد.
ببین با من چه کردی؟ این دنیای من نبود. من کمتر از زیبایی ماه و آواز قناری نمیدیدیم. تو این کار را با دلم کردی. بگو. جواب بده. حالا راضی هستی؟
الهه برزگر
@sabadeavaz