Перейти в канал

✨یک سبد شاعرانه✨

339
امروز حسابی از دستت شکار بودم. دلم می‌خواست تا جا دارد هرچه ناسزا بلدم نثارت کنم. امروز یک سال و دو ماه و پنج روز است که نیستی. حالا فکر نکنی خیلی خاطرخواه داری، نه! فقط بعضی وقت‌ها فکر قدیم ندیم‌ که به ذهنم خطور می‌کند می‌بینم حیف بودیم. آخر می‌دانی؟ بعضی‌ها کنار هم خیلی قشنگ می‌شوند. هرچند، خب زور که نیست. تو ندیدی. رفتی و شدی همان به قول شهریار «من وصل خواهم از وی، قصدی که او ندارد.» چه می‌شود کرد. تا بوده همین بوده. همیشه ما ماندیم و این دل ناسازگار بی‌درمان. الهه برزگر @sabadeavaz