206
تا که میبیند چشم
همه جا تلخند است.
قاصدک پس خبر خوبت کو؟
آن همه قصه و افسونت کو؟
دور شو بیخبری!
نیست شو دربهدری!
قاصدک میشنوی نالهی طوفانها را؟
چک چک سرد و تر باران را؟
سوتوکور است دلم، میبینی؟
قاصدک پس خبر خوبت کو؟
آن همه قصه و افسونت کو؟
گذر بیاثر عقربهها را چه کنم؟!
غم سیبک صدا را چه کنم؟
باز آ معجزهی کهنهی من!
دلمان خرم بود. رفتهای تا که بگویم باز آ؟
باز آ.
قاصدک این چه بلاییست که بر سر داری؟
قاصدک ، معجزهی کوچک من،
خسته از بدخبریها اینجاست.
باز آ.
الهه برزگر
@sabadeavaz